2014-02-07 16:55:53
2014-03-19 22:40:19
2015-02-02 20:20:11
2019-05-13 08:00:11
2014-04-24 18:41:34
2010-09-19 19:50:02
2012-06-17 02:10:18
2011-10-04 06:35:31
2011-02-18 04:02:17
2014-06-10 20:43:38
2015-02-03 21:39:54
2015-11-20 17:01:05
2015-11-20 18:21:40
2011-10-04 06:36:35
2011-03-27 14:58:12
2010-10-30 23:45:18
2010-10-30 23:45:34
2012-02-10 15:11:27
2014-05-20 22:05:18
2010-09-19 19:59:57
2015-05-04 20:48:53
2015-07-23 19:32:25
2015-07-23 19:41:38
2015-07-25 00:01:21
2011-04-02 01:31:43
2019-12-26 20:22:58
2011-03-27 15:38:00
2014-05-27 22:26:38
2009-12-05 08:58:20
2010-10-17 01:17:20
2010-10-17 01:17:34
2011-10-04 06:35:46
2011-10-04 06:39:03
2011-10-04 06:35:49
2019-07-22 00:17:11
2010-11-03 06:45:37
2011-12-03 23:51:04
2011-02-06 06:32:54
2010-09-19 16:36:00
2010-09-19 16:36:18
2009-11-08 17:00:49
2011-03-18 13:56:48
2018-01-23 06:23:22
2010-12-14 08:00:16
2012-07-19 14:32:38
2010-11-03 06:45:37
2020-04-13 03:03:59
2011-10-04 06:37:42
2012-02-01 01:53:30
2017-04-23 23:30:23
2014-12-19 13:20:25
2015-01-14 00:18:55
2010-01-31 02:48:19
2010-09-19 19:59:57
2019-02-17 01:14:45
2017-05-15 05:26:00
2011-10-04 06:38:42
2011-10-04 06:38:44
2014-04-04 23:20:32
2012-04-16 02:54:18
2011-10-04 06:38:46
2015-09-14 01:11:30
2015-09-20 02:51:09
2011-03-17 03:09:20
2012-01-25 01:14:16
2010-10-17 16:37:30
2010-10-17 16:37:22
2013-05-09 20:57:26
2011-11-16 14:56:46
2016-08-02 19:10:47
2014-07-20 00:35:13
2014-07-28 21:25:23
Слова Sattar
جای پاهای تو رو ماسه ها مونده
حرم آفتاب زده جا پاتو سوزونده
...
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحر گاهم در بی سر و سامانی
...
معصومه تر از چشم تو
چشمای درشت آهوی تو درو دشته
...
عجب صبری خدا دارد عجب صبری خدا دارد
عجب صبری خدا دارد عجب صبری خدا دارد
...
ای وای که محبت
دیگه بازاری نداره
...
این آخرین تلاشمه
واسه بدست آوردنت
...
آمدی ای نازنین رفته ام باز آمدی
بار دیگر با دل بیگانه دم ساز آمدی
...
اخماتو وا کن پسرو سرتو بالا کن دخترو
همگی بریم قاشق زنی حالا دیگه بسه دشمنی
...
عمو زنجیر باف بله
زنجیر منو بافتی بله
...
شا پسر داریم دوماد
قند و عسل داریم عروس
...
می شد از بودن تو عالمی ترانه ساخت
کهنه ها رو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت
...
میام از شهر عشق و کوله بار من غزل
پر از تکرار اسم خوب و دلچسب عسل
...
کاش بدونم از کدوم جاده میای
تا دوتا دستامو دروازه کنم
...
کاش بدونم از کدوم جاده میای
تا دوتا دستامو دروازه کنم
...
اون وقتا که عاشق بودم, یه عاشقه خجالتی
دستام مرکبی می شد, تموم مشقهام خط خطی
...
من بی قراریها رو از تو یاد گرفتم
تو سازگاریها رو از من یاد گرفتی
...
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام
خارم ولی به سایه گل ارمیده ام
...
عجب عمرها تموم شد
چه دور از هم حروم شد
...
کسی برای من وتو دلش نسوخت
دستامون از هم جدا دستای سرد
...
بریز ای اشک ناکامی
بریز از بی سرانجامی
...
دارم میام به دیدنت
دیگه با من قهر نکنی
...
دارم میام به دیدنت
دیگه با من قهر نکنی
...
زندگی بر دوش ما بار گرانی بیش نیست
عمر جاویدان عذاب جاودانی بیش نیست
...
من و چروک صورتم آینه را شکسته ایم
هزار فال عشق را یکی یکی گذشته ایم و خسته ایم
...
ای عاشقان ای عاشقان زنجیر پای خود منم
تن خسته ام همچون شرر شوق فنای خود منم
...
الهی روی شادی هرگز نبینی ای دل
الهی از گل عشق هرگز نچینی ای دل
...
دلم میگه با هم باشیم تو زندگی هم باشیم
دلداده و یه رنگ باشیم ای دل ای دل
...
دنیا دو روزه اما
حل نشد این معما
...
آه ای رفیق
آه ای رفیق
...
می ترسم آخر به خدا پای تو بمیرم
می ترسم از امروز و فردای تو بمیرم
...
از سفر امد بود ره گزر امد بود
از سفر امد بود ره گزر امد بود
...
از تو چه مونده باقی
یک روسری توری
...
شبا تو زمزمه های میخونه
هر کی از تو میخونه خوب میخونه خوب میخونه
...
ای می دونم ارزومه که با تو باشم
وای می میرم من اگه عاشقت نباشم
...
چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی
چه بوده ان گناه من که یار من نمی شوی
...
می سوزم و می سوزم با زخم تو می سازم
با هر غزل چشمت من قافیه می بازم
...
گوش بده بانی شده باز تازه ترین ترانمو
فکر تو یادم می یاره شعرای عاشقانمو
...
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت / آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت / جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
...
صد دفه رفتی که پیشم نیایی
صد دفه رفتی که پیشم نیایی
...
باز امد باز امد گل من به چمن باز امد
تو ببین که به صد ناز امد
...
الهه:
باز امد باز امد گل من به چمن باز امد
...
به دلم افتاده امشب که به یاد من نشستی
پلک تو سنگین خوابه اما چشماتو نبستی
...
تو عزیز دلم به نسیم سحر بنویس
عاشقانه کلامی به پیام تو بود
...
دلی داشتم پراز مهر و محبت
نمی خواستم تک و تنها بمونه
...
گفتند حرفیفان همه رفتند و تو موندی
یک عمر برای عاشقا واستادی خوندی
...
پر است خواب ندیده ، باغی از شعر رسیده
سردم است آه کشیده ، رها زی از همه بریده
...
دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی دانم / همه هستی تویی فجمله این و آن نمی دانم
به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی بینم / به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی دانم
...
میروم دور از تو با دنیای خود خلوت کنم
باید آخر من به این بیگانگی عادت کنم عادت کنم عادت کنم
...
چشم خمار هزار هزار دیدم
صورت زیبا بیشمار دیدم
...
توی بهت چشم من درد ناباوریه
فصل سرد عشق ما رنگ خاکستریه
...
به تو میرسم یقین تا به سینه ام قلب عاشقی هست
در این دشت بی کسی تا نشانه ای از شقایقی هست
...
بوی موهات زیر بارون
بوی گندم زار نمناک
...
توی بهت چشم من
درد ناباوریه
...
ای آمده با شعر ای رفته با گریه
...
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
...
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
...
بوی خاک و بوی نون و بوی گندم
دوباره پرسه زدن میون مردم
...
چادر نماز گل گلی
پشت بومای کاگلی
...
اگه دیوونه ی مست دوره گردم
میدونی اسیر عشق اسیر دردم
...
خانومی چشم بادومی خانومی چشم بادومی
پنهون نشو که معلومی
...
وقتی که جای تو وقتی که جای تو خالی باشه تو خونه
دیگه از غم تو گریه میخواد بمونه
...
من نگاهتو میخواستم که قشنگ ترین غزل بود
صحبت از فاجعه ی عشق با من از روز ازل بود
...
ای رگای آبیت چو بستر عشق
شراب هستی درون ساغر عشق
...
شترا زنگوله دار
بارشون گندم و جو
...
هر آن دل را که سوزی نیست ، دل نیست
دل آسوده غیر از آب و گل نیست
...
از وقتی که تو رو دیدم دل تو دلم نمونده
مرغ دلم عاشق شده و همش تو سینه خونده
...
توی اون کوچه ی بن بست ، خونه ای بود که به یک دنیا می ارزید
اونجا مه مهتاب می دیدم ، خواب صد خواب می دیدم
...
دیگه تو این خونه دلم تنگ اومد
برو درو وا کن صدای زنگ اومد
...
دیگه تو این خونه دلم تنگ اومد
برو درو وا کن صدای زنگ اومد
...
دیگه تو این خونه دلم تنگ اومد
برو درو وا کن صدای زنگ اومد
...
تو نیستی و صدای تو
هوای خوب این خونه هست
...
رفته ای ای بیوفا بی من شیدا چرا
این غم تنهاشدن می کشد آخرمرا
...
دیگه نکن گریه تا مال هم هستیم
تا رشته ی عمرو محکم به بستیم
...
دیگه تو این خونه دلم تنگ اومد
برو درو وا کن صدای زنگ اومد
...
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن
فایده نداره نداره دیگه دنبال آهو دویدن
...
دوتا پرنده دوقلب عاشق
چطور جدا ز هم بمونن
...
اون دخترک شیطون بلای
نومزد منه دختر قشنگ کدخدای
...
دختر ناز و قشنگم همدم فردای بابا
سر بزار رو سینه من حرف بزن برای بابا
...
تموم دنیای بابا
چراغ روشن فردا
...
من خراب دل خویشم نه خراب کس دیگر
این منم این که گشودست به من تیغه خنجر
...
تو گل بوته عشقی
من یه پروانه خسته
...
بلندی موی سیاهت ، شب یلدا
اشکای تو به پاکی آب چشمه ها
...
آمدم تا عاشقانه در کنار تو بمانم تا برای تو بمیرم، مهربان من
آمدم ای نازنینم تا به جبران گذشته سر ز پایت بر نگیرم، همزبان من
...
Speak softly, love and hold me warm against your heart
به آرامی با من سخن بگو عزیزم و من را صمیمانه در قلبت محفوظ بدار
...
ای کاش فرصتی بود حتی برای یک بار
با تو نفس کشیدن میشد دوباره تکرار
...
ای همه از تو بودنم بهانه سرودنم
ای ز تو در تو گم شدهبودنم و نبودنم
...
عاشق نشدی زاهد
دیوانه چه میدانی
...
توی فصلی سرد و بی آب
میوه های نارس و کال
...
در دل کوه غروب
بر سر قله دور
...
حالا که حوصلمون از خودمون سر رفته
حال قلبای شکسته رو به بدتر رفته
...
من از دست تو بردم شکایت به قناری
که من آواز عشقم ولی باور نداری
...
اگر قدم رنجه کنی
اگر قدم رنجه کنی
...
اگر قدم رنجه کنی
اگر قدم رنجه کنی
...
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
واین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
...
یه روز دیوونه ت بودم ، که چراغ خونه ت یودم
وقتی که عاشق بودی ، یکی یه دونت بودم
...
میامو میام از راه دور می شمو می شم سنگ صبور
می گمو می گم عاشقتمدیوونتم دریای نور
...
بین من و تو درد شبیه است چه بسیار
ما هر دو پریشانیم از عاقبت کار
...
انگار با من از همه کس آشناتری
از هر صدای خوب برایم صداتری
...
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم
...
امشب در سر شوری دارم، امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم، رازی باشد با ستارگان
...
غربت عمیق اندوه منو
چاه خشک تو بیابون نداره
...
فکر رفتن و نموندن من یه عمری تو سرم بود
شوق پرواز توی ابرا من همیشه تو پرم بود
...
نفرین به گل کینه به این شوم بد آئینه
پایان وفا اینه پایان وفا اینه
...
گل سنگم گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
...
گل پونه گل پونه
دلم از زندگی خونه
...
گذشت افسانه این عمر کوتاه
نشد کس از دل تنگ من آگاه
...
قصه ها رو همه گفتن
دیگه قصه ای نمونده
...
با توام مسافر شهر غریب
تویی که غربتمو خوب می دونی
...
گرفتارم گرفتارم
به دست من گرفتارم
...
میگی در ره عشق از اون پاکیزه ها شی
خدا کنه عزیزم حقیقت گفته باشی
...
من می خوام حرف بزنم با تو ای هم وطن خوب و نجیب
من می خوام حرف بزنم با تو ای با من آشنا غریب
...
بیا تو ای همیشه عشق همیشه بهار
بیا دوباره با خودت بهار و بیار
...
همسفر تنها نرو بذار تا با هم بریم
سرنوشته مون یکی هر دو مون مسافریم
...
نگو شادی راه دوره حجله عشق بی عبوره
من مسافر شهر عشقم روز و شبهام پر نوره
...
به تو تقدیم می کنم ، هستی نا قابلمو
با تو تقسیم می کنم ، دار و ندار دلمو
...
اون مث فرصت دیدن واسه چشمای بستم
مث یه جاده خلوت پیش این پاهای خستم
...
هنوز می شه تو چشات خیلی چیزارو پیدا کرد
میشه با گرگر دست های تو خیلی کارا کرد
...
گریه هام کوه صبورو می شکنه
گریه مرد غرورو می شکنه
...
گریه هام کوه صبور و می شکنه
گریه مرد غرور و می شکنه
...
بازم دوباره صبح شد
ماه و ستاره گم شد
...
حاشا نکن عشق تو از چشم تو پیداست
چشمان تو لبریز از عشق و تمناست
...
هوا هوای گفتنه
وقت ترانه خوندنه
...
در تب حسرت
دچار حس خود خواهی شدم
...
وقتی نگاه می کردم از گل به خار رسیدم
با خود گفتم پروردگارا چه فلسفه ایست
...
ای که سخت عاشق افکار خودی
با منی و یار خودی
...
خدا یا تو دلم پر بونه ست
نگاه کن بونه هاش دونه دونه ست
...
حیدرخان حیدرخان پاشو که وقت کاره
حیدرخان حیدرخان هنگام کار زاره
...
دیگر بخدا مام وطن خانه نشین است
ایران من و ما همه جا در تب و کین است
...
کاش بدونم از کدوم جاده میای
تا دوتا دستامو دروازه کنم
...
مرا از خویشتن بیگانه کردی
جان شیرینم جان شیرینم جان شیرینم
...
تو عزیز دلم به نسیم سحر بنویس
عاشقانه کلامی به پیام تو بود
...
منی که عاشقیم مثل جنونه
برام عشق درد بی درمون میمونه
...
یه چیزی هست تو چشات
که دلم عاشق شور و حالشه
...
کاش بدونم از کدوم جاده میای
تا دوتا دستامو دروازه کنم
...
کاش با اندیشه ها بیگانه بودم
کاشکی دیوانه دیوانه بودم
...
میگم که کاشکی شاه بودم شاه تو قصه ها بودم
به فکر چاره ای واسه تموم آدما بودم
...
ونجا که خاکش خاک خودم بود
دیدی که راه رسید به بنبست
...
ای زمین خشک و تشنه ای که در تو ریشه دارم
ای همه دارو ندارم از غم تو سوگوارم
...
پا به هر جایی می زاره ادم خانه به دوش
مهلت موندن نداره ادم خانه به دوش
...
هرچی میخوای مادر بگو از اون بگو بازم بگو
اون که نشون کردی برام ازش بگو تو مو به مو
...
رو اسم من خط بكش عكس منو بد بكش
بین من و عشق من دیوار نكش سد بكش
...
خدایا من در این غربت اسیرم
برم ایرون که دلداری بگیرم
...
خوشگله یارم به خدا چشمای شوخش بلا
بر سر هر زلف سیاش هزار تا دل مبتلا
...
شب شد و باز ستاره ها
دنبالتن تو آسمون
...
از غم عشق چه می باید کرد
به دمی دیداری می توان رازی شد
...
از غم عشق چه می باید کرد
به دمی دیداری می توان رازی شد
...
هنوز هم در انتظارت پشت پنجره میشینم
تا که شاید سایه تو روزی در خم کوچه ببینم
...
جام می بدستم در فروغ مهتاب
عاشقانه دانم قدر این می ناب
...
شب دردو شب دردو شب درد
وای از این روز و شبای هرزه گر
...
به ستاره بگو شب چه مهربونه
نکنه فکر کنه شب نا مهربونه
...
من از روز ازل دیوانه بودم
دیوانه روی تو سرگشته کوی تو
...
دیدم غروبه اما
نه مثل هر غروبی
...
به من از روزای کوتاه شبای سرد زمستون
زوزه سگهای ویلون
...
در چشم گلا دره دل شب
دره دل شب
...
سکوت از هر طرف جاری هوای خانه تاریک است
میان زندگی با مرگ پل ویرون و باریک است
...
مارو باش که روی چه درختی
اسم مونو جا میذاشتیم اسم مونو جا میذاشتیم
...
غربت عمیق اندوه منو
چاه خشک تو بیابون نداره
...
آهای مستای عاشق
چه حالی داره مستی
...
آهای مستای عاشق چه حالی داره مستی
چه حالی داره وقتی کسی رو می پرستی
...
سفره پاره عشق از گل و گندم خالیست
جای مهمان خالیست
...
من ان نیم که دل از مهر دوست بردارم
وگر ز کینه دشمن به جان رسد کارم
...
من از رنگ قرمز اسمان می ترسم
من از قهر پروردگار
...
خداوندا از چه دوزخ را آفریده ایدوری رو که داشتی
چه می سوزی زاتش افروزی تا غم عشقی در دلم گذاشتی
...
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
...
آه ای صدای خسته
مطرب دل شکسته
...
نامهربونی
نمیخواهی بدونی
...
رفیق نا رفیقم
در پشت پا استادی
...
نقش من چرا نقش ماتمه
گریه های من خنده غمه
...
هنوز میشه تو چشات خیلی چیزا رو تازه کرد
میشه با گرگر دستای تو خیلی کارا کرد
...
بارون میزنه
دونه دونه نم نم
...
خدایا گر تو درد عاشقی رو می کشیدی
تو هم زهر جدایی رو به تلخی می چشیدی
...
تو که از روز عزل
تو که از روز عزل
...
نازگلک برگ گلا مثال لبهات میمونن
قمری ها قناری ها تو باغ چشمات میخونن
...
نازگلک برگ گلا مثال لبهات میمونن
قمری ها قناری ها تو باغ چشمات میخونن
...
آرزو دارم که مرگت را ببینم
بر مزارت دسته های گل بچینم
...
لاله پر دردسازم
دیگه نیست مرحم دلها
...
آمد از ره فصل زیبای بهار
نوبهاران خنده زد بر سبزه زار
...
ای دل نجاتت دادم
آب حیاتت دادم
...
حافظ بیا دوباره
غزل کهنه رو بر انداز
...
وقتی شب سر می رسه
سیاهی از سر میگیره
...
در دل همه خرسندندآزاده و در بندند
پرواز نمی خواهم میمانمو پابندم
...
به گرداگرد من یک پیله غم
من از این پیله بایستی رها شم
...
آه ای رفیق
آه ای رفیق
...
اسم تو بوی گل بود
مثل کلام هر روز
...
خدایا خیر نبینه از جوونیش
رقیبم اونکه این دل رو سوزوندش
...
ای آخرین بهانه در گریه شبانه
قلطیده همچو شبنم در بستر ترانه
...
حافظ بیا دوباره غزل کهنه رو بر انداز
شعرم حدیث تکرار تو بیا طرح دیگر انداز
...
حافظ بیا دوباره غزل کهنه رو بر انداز
شعرم حدیث تکرار تو بیا طرح دیگر انداز
...
شمع و پروانه منم
مست میخوانه منم
...
شمع و پروانه منم مست میخانه منم
رسوای زمانه منم دیوانه منم
...
در ساقه های خشک باد وقتی شکوفه می زند
دولت عشق ما به سر تاج بنفشه می زند
...
ای گل آلوده گل من
ای تن آلوده دل پاک
...
شترا زنگوله دار
بارشون گندم و جو
...
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی
...
تو گریه های مستی حرف دلم رو گفتم
سکوتم و شکستم نا گفته ها رو گفتم
...
یه روز میدونم بی خبر
سرزده از راه میرسی
...
خدایا ببین این دو چشم پر ابم
ببین این دو چشم نرفته به خوابم
...
از اون بارون اشکات یه قطرش مال من نیست
یه دنیاس دلت اما یه ذرش مال من نیست
...
اومدی صداتو قربون این همه وفاتو قربون
می دونی که جات تو قلب یاره
...
اومدی صداتو قربون این همه وفاتو قربون
می دونی که جات تو قلب یاره
...
ای سفیدا ای سیاها زندگی مال شماها
من که تو دنیا غریبم خوش بحال آشناها
...
وقتی یادت همه جا خاطره سازی میکنه
چشم من به یاد تو ستاره بازی میکنه
...
چه خوش صید دلم کردی
بنازمچشم مستت را
...
اولین باری که در تو صورت خورشیدو دیدم
اولین باری که از عشق به ترانه میرسیدم
...
غصه اگه پیرم کنه غم اگه زنجیرم کنه
دست بزرگ آسمون اگه زمینگیرم کنه
...
هنوز میشه تو چشات خیلی چیزا رو تازه کرد
میشه با گرگر دستای تو خیلی کارا کرد
...
در کاخ پادشاهی,در پای تخت شاهی
در شب میلاد نور,در قحطی سیاهی
...
خسته و در به در شهر غمم
شبم از هر جی شبه سیاه تره
...
این دل دیوونه ی رسوای من ، بسته زنجیری به دست و پای من
رنج عالم را کشیدم روز و شب ، وای از این روز و از این شب های من
...
بانوی من بانوی من تو همه دار و ندارم
با من از تنم خودی تر تو تمام کس و کارم
...
مثل شمع نیمه جون داره می سوزه تنم
کسی باور نداره این تن خسته منم
...
شریک سقف من نیستی بذار همسایه باشیمو
فقط یکدونه دیوارو شریکم باش شریکم باش شریکم
...
دوتا دستام مرکبی
تموم شعرام خط خطی
...
اونکه تو یک قمار تلخ عمرشو باخت و پوسید
اونکه تو پیله سکوت تار شکستن تنید
...
منم و یک شناسنامه یک شناسنامه کهنه
یک چندتا کاغذ پاره پای اسم بی ستاره
...
سیمین بری گل پیکری آری
از ماه و گل زیباتری آری
...
تا تو رو دیدم یار تا تو رو دیدم
جامه دریدم یار تا تو رو دیدم
...
بوی تنت بوی گله
بوی گلای اطلسی
...
چرا ما حرف دیگه برای گفتن نداریم
یا داریم و هیچ کدوم میل شنفتن نداریم
...
ای رگای ابیت چو بستر عشق
شراب هستی درون ساغر عشق
...
تارا تور عروسی رو به سر کرد
تارا اهل آبادی رو خبر کرد
...
من این شهرو ترک میکنم بعد تو
واسه اینکه یک ذره آروم بشم
...
اسم من از یاد تو رفت
ای آنکه در آینه ای
...
من میخواستم برسم توی حرفات به صدا
به الفبای نجیب واسه ی ذکر دعا واسه ی ذکر دعا
...
من از تکرار حرف عاشقانه
من از گریان شدن با هر بهانه
...
ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم
...
من سکوت مبهم یه خواهشم
بنده فلسفه نوازشم
...
هزار ساله که ا نگار صدا تو نشنیدم
هزار ساله که ا نگار تورو هر گز ندیدم
...
همه ما وارثیم وارث عذاب عشق
سهم اون کس بیشتره که میشه خراب عشق
...
ای پناه دل تنهای من
ای همدم شب و غمهای من
...
یادته قرار گذاشتیم دل دیوونه
نشی عاشق بشه ویرون دوباره خونه
...
با یاد عزیزانم
این بام پریشانم
...
با یاد عزیزانم
این بام پریشانم
...
تویی که بفکر رفتنی
بفکر دل شکستنی
...
از اونور شبای خیس از اونور پنجره ها
از همه ذرات زمین از همه پنجره ها
...
سرخ صورتم از سیلی ، اما زرد تنم
یوسف هم دست حق و پاره پاره پیرهنم
...
یوسفم بستم دگر بار سفر
یوسفم کنعان نمیخواهم دگر
...
حس داشتنت یه آن بود
عمر یه لحظه کوتاه
...
بهار امد که تا گل باز گردد
سرود زندگی اغاز گردد
...
شب بی تو شب حسرت شب یلدای بیداری
شب در خود فرو رفتن شب از خویش بیزاری
...
صدای رفتن من سرود اومدنت
چشمای من منتظرهبریزه گل از دهنت
...
یار همیشه جون جونی
همسایه مهربونی
...
آن نگاه گرم تو
آن نگاه گرم تو
...