Rafti Va Namandi


Sattar

اسم تو بوی گل بود
مثل کلام هر روز
صبح و سلام هر روز
هوای تازه بودی
به من که می رسیدی …
تو بودی عشق نابم
سوالم و جوابم
تعبیر خوب خوابم
آب شدی و پریدی
خواب مرا ندیدی …
زمین جوانه میشد
چشمت روانه میشد
هوا ترانه میشد
نفس که میکشیدی
به من که میرسیدی …
با تو اگر نمی‌شد
شبی سحر نمی‌شد
وقت سفر نمی‌شد
رفتی و دل بریدی
نموندی و ندیدی …
در انتهای دریا
جزیره بودم اما
تو از تمام دنیا
به داد من رسیدی …
چه قصه‌هایی داشتم
اگر که می شنیدی
چه خوابی دیده بودم
خواب مرا ندیدی
از چشم من پریدی …
دچار باور شدم
به رنگ دیگر شدم
بد شدی بدتر شدم
پر زدی و پریدی …
چه خوابی و خیالی
چه رویای محالی
برای فردا داشتم
نموندی و ندیدی
نموندی و ندیدی …