محمد اصفهانی - متن آهنگها، نت موسیقی و ترانه


2014-07-28 22:36:10

2014-07-29 16:58:48

2015-02-17 18:11:32

2019-07-15 14:44:50

2011-12-03 23:51:04

2016-11-26 23:35:08

2019-12-28 01:35:26

شب تار





آکورد بر روی متن شعر
خرید نت ۳۰۰۰ تومان


2011-12-22 15:16:20

2010-09-19 16:36:00

2010-09-19 16:36:18

2009-11-08 17:00:49


متن آهنگهای محمد اصفهانی

ای مردمان بگویید آرام جان من کو
راحت فزای هرکس؛ محنت رسان من کو
...
زینگونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
...
آفتاب مهربانی
سایه تو بر سر من
...
پوشیده چون جان می روی (2)
هر دم میان جان من
...
حیلت رهاکن عاشقا
دیوانه شو دیوانه شو
...
رو به آبی رو به خورشید
رو به خوشبختی خطر کن
...
سلام علی السّید المصطفی
سلام علی السّید المصطفی
...
الله الله
الله الله
...
امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نوری دارم
...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارهادشوار نیست
...
همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم
از اینکه عاشق توام حس غرور می کنم
...
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
شوری برخواست ،فتنه ای حاصل شد
...
باور نکن تنهاییت را
من در تو پنهانم
...
بر آتش تو نشستیم و دود شوق بر آمد
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
...
چیست در زمزمه مبهم آب
چیست در همهمه دلکش برگ
...
دو دستم ساقه سبز دعایت
گل اشکم نثار خاک پایت
...
ای که بوی باران شکفته در هوایت
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت
...
منو دریا،منو بارون منو آسمون‌صداکن
اسممو واژه به واژه تو دل ترانه جا کن
...
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
...
مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
...
پشت دریا شهری است که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
بامها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری می نگرند
...
ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان
درگوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان
...
ک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگریست
...
سُبحانَ الاِلهِ الجَلیل
سُبحانَ مَن لا یَنبَغیِ التَسبیحُ اِلّا لَهُ
...
در پیش بیدردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گرشکوه ای دارم زدل با یار صاحبدل کنم
...
تنها ماندم ، تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
...
نگون گردی ای آسمان
که خصمی با آزادگان
...
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
...
پوشیده چون جان میروی
هردم میانِ جانِ من
...
چه آرام در خود شکستم
چه دل تنگ تنها نشستم
...
نمی خواستم خورشید و ازت بگیرم
نمی خواستم آسمونت ابری باشه
...
شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
...
وقتست که بنشینی و گیسو بگشائی
تا با تو بگویم غم شبهای جدایی
...
از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست
از شمع رخت محفلش افروختنی نیست
...
بشکست اگر دل من
به فدای چشم مستت
...
با من از سایه نگو خورشید فردا مال ماست
تو که باورم کنی عشق یه دنیا مال ماست
...
نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
...
الله یا الله
الله یا الله
...
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ
...
لهم کن لولیک الحجه بن الحسن
صلواتک علیه و علی آبائه
...
بسم الله الرحمن الرحیم
یا من ارجوه لکل خیر ، و آمن سخطه عند کل شر
...
بسم الله النور
بسم الله نور النور
...
یا عَلیُّ یا عَظیمُ
یا غَفُورُ یا رَحیمُ
...
سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
...
به زمین خوردن دلقک
یا در آوردن شکلک
...
دلواپسی هامو بگیر از من
غمهاتو ای آینه حاشا کن
...
دیده بگشا ای به شهدِ مرگِ نوشینت رضا
دیده بگشا بر عدم ای مستیِ هستی فزا
...
ربنا لا تزغ قلوبنا
بعد إذ هدیتنا وهب لنا من لدنک
...
چه آرام در خود شکستم
چه دل تنگ تنها نشستم
...
وزی تو خواهی آمد از کوچه های باران
تا از دلم بشویی غمهای روزگاران
...
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
...
السلام علیک یا ثار الله و بن ثاره
یا مولی ایها الشهید
...
شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
...
تو ستاره غریبی تو شکوه باور من
شب عاشقیست یارا بنشین برابر من
...
وقتی که در ان ظهر
یک دشت دشمن پیش رویت بود
...
من زاده علی مرتضایم
من شاهباز ملک لافتایم
...
چه کنم ای ماه تابان
زغمت درشام هجران
...
ای زمین و هفت گردون خاک تو
آسمان سرگشته ادراک تو
...
من از پشت شبهای بی خاطره
من از پشت زندان غم آمدم
...
ینی جهان را خود را نبینی
تا چند جانا غافل نشینی
...
دیگه از خستگیام خسته شدم خسته شدم
دیگه از بستگیام بسته شدم بسته شدم
...
زینگونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
...
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
...
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من
...
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوی فکندی همه سایه هما را
...
شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد
جدا ز دامن مادر به دام دانه بیفتد
...
سرد تمام لحظه هام
پاییزه باغچه ی تنم
...
امشب در سر شوری دارم، امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم، رازی باشد با ستارگان
...
سردم در جان است و
جانم ویران است و
...
امام علی

...
فرصت شمار صحبت
کز این دو راه منزل چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن
...
فرصت شمار صحبت
کز این دو راه منزل چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن
...
ای تنها ای بی تو تنها من
ای با من ای همچو جان با تن
...
اَللّـهُمَّ اِنّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء،
وَبِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرْتَ بِها کُلَّ شَیْء، وَخَضَعَ لَها کُلُّ شَیء،
...
جماعت یه دنیا فرق
بین دیدن و شنیدن
...
الیلی وای لیلی وا لیلی
واویلی یا واعویلی ویلی واویلی واویلی
...
پدرا پدربزرگا ، مادرا مادربزرگا ، مثلِ گل مثلِ بهارین
دلامون نازک و نرمه ، چشامون چشمه شرمه ، اشکامونو درنیارین
...
قدرٌ بالطوسٌ یا اله ها
من مصیبتٍ اللهت عن الاحشاء بالصّفراتٍ
...
مرو ای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یارکه منم زنده به بوی تو
...
منو راهی کن به سوی روشنی
بذار با تو زیر و رو شه زندگی
...
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
...
یکنفس ای پیک سحری
بر سر کویش کن گذری
...
ناجی تشنگی خاک
خیره موند چشمای نمناک
...
نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمان
سوی تو میدوند هان ! ای تو همیشه در میان
...
نوایی نوایی نوایی نوایی
الهی نماند نشان از جدایی
...
بخواب ای نو گل پژمان و پرپر
بخواب ای غنچه اقسرده اصغر
...
بشکن سبوی باده را
مستی تویی مستی تویی
...
از کجا باید شروع کرد کرد
قصه ی عشقو دوباره
...
علی را وصف در باور نیاید
زبان هرگز ز وصفش برنیاید
...
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند
...
با من بمون ای همسفر
با من که از ره خسته ام
...