2011-03-22 22:55:52
2015-02-02 17:18:29
2011-10-04 06:40:23
2013-07-13 20:47:55
2009-11-08 17:10:32
2011-03-26 19:25:59
2011-10-04 06:38:03
2011-12-21 15:34:43
2014-03-30 20:33:16
2014-04-01 02:41:15
2018-05-15 05:30:16
2011-12-21 15:18:16
2010-11-30 03:39:13
2015-08-31 15:36:34
2011-10-04 06:36:39
2014-02-13 23:17:02
2009-11-16 14:19:00
2012-02-08 01:33:20
2011-10-04 06:36:48
2012-02-12 05:28:02
2014-04-15 03:40:04
2014-05-07 20:22:48
2014-05-12 16:48:36
2015-11-08 01:53:10
2015-11-08 01:59:53
2011-10-04 06:38:33
2011-12-11 17:13:31
2019-07-21 22:58:25
2012-04-16 13:36:54
2011-10-04 06:38:23
2011-10-04 06:37:39
2014-04-27 17:59:06
2011-10-04 06:39:14
2014-05-06 23:40:59
2011-10-04 06:39:15
متن آهنگهای فرامرز اصلانی
الا ای ، آهوی وحشی ، کجایی
مرا با تست ، چندین ، آشنایی
...
اگه یه روز بری سفر - بری زپیشم بی خبر
اسیر رویاها می شم - دوباره باز تنهامی شم
...
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی
...
با مدّعی مگویید ، اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی
...
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
...
بشنو از نی ، چون حکایت می کند
از جدایی ها ، از جدایی ها شکایت می کند
...
مهربانم گوش کن گویی
هیچکس یاد پرستو ها نمی افتد
...
آی پرستوهای خسته که غبار هر سفر به بالهایتون نشسته
آیا هنوزهم می گذرید ز شهری که زمونه به رویم درهاشو بسته
...
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
...
دیگر از این فریاد ها
خسته از بی مهری و بیداد ها
...
من نه پیرم نه جوانم من نه پیدا نه نهانم
من نه گوشم نه زبانم من نه اینم و نه آنم
...
دروغه . روز دوباره یک دروغ دیگره
میدونی دام محبت از رهایی بهتره
...
دستم بگیر
دستم را تو بگیر
...
دستم بگیر
دستم را تو بگیر
...
می دونی دل اسیره
اسیره تا بمیره
...
در سکوتی مانده بودم ناامید
روزم بلند شبم کوتاه مویم سپید
...
یه دیواره یه دیواره که یه عمر آزگاره
او ن ورش همیشه بن بست این ورش هیچی نداره
...
یه دیواره یه دیواره یه دیواره یه دیواره که پشتش هیچی نداره
توکه دیوارو پوشیدن سیه ابرون نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون
...
روزهای بهانه و تشویش روزگار ترانه و اندوه
روزهای بلند و بی فرجام از فغان نگفته ها انبوه
...
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
...
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
...
گر تو را بخت یارا نه چندان به کام است
ور تو را گوشه ی تیرگی ها مقام است
...
صدایم کن صدایم کن صدای تو ترانه اس
نفس های تو در گوشم کلامی عاشقانه اس
...
چون به یاد تو میافتم
دیده ام از اشک تر میشه
...
غریب شهرم و غریبه با همه کس
گرفته پنجه ی زمانه راه نفس
...
زندگی هم زندگی های قدیم
عشق هم آن عشقهای آتشین
...
زندگی هم زندگی های قدیم
عشق هم آن عشقهای آتشین
...
آه اگر روزی نگاه تو
مونس چشمان من باشد
...
دست تو زخمی دست من پینه
تو داس خشمی من پتک کینه
...
دیگر از سقف زمانه, آفتابی بر نمی تابد مرا
کلبه ی جانم دگر بار, روشنایی نیست
...
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوشست بدین قصه اش دراز کنید
...
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
(داریوش به همراه فرامرز اصلانی و رامش)
...
من ارزان ، که گردم ، ز مستی هلاک
به آیین مستان ، بریدم به خاک
...
بیخبر رفت و دگر از او نیآمد
نامه ای نه ، کلامی نه ، پیامی نه
...
هیچکس در دل تاریکی شب
با چراغی بسراغم نرسید
...
هیچکس در دل تاریکی شب
با چراغی بسراغم نرسید
...
آدم که یاد گذشته هاش میافته
چشمانش از گریه اشکآلود میشه
...
کو یارم یارم کو
نازنین نگارم کو
...
یاری اندر کس نمی بینی ، یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد ، دوستداران را چه شد
...