2015-11-09 17:56:21
2014-03-28 22:13:49
2011-10-04 06:35:47
2010-09-19 19:48:13
2011-10-04 06:35:44
2011-10-04 06:38:17
2010-11-21 17:07:08
2011-10-04 06:38:18
2011-12-10 19:30:59
2014-11-09 21:38:36
2014-10-26 23:45:26
2011-12-14 03:29:49
2019-02-17 01:29:01
2012-01-17 01:28:38
2014-11-11 02:28:12
2014-10-30 23:45:26
2014-09-08 23:08:04
2014-09-08 23:36:45
2016-06-05 23:54:09
2015-05-10 05:46:22
2015-06-07 21:28:10
2011-10-04 06:39:12
2019-10-21 05:09:12
2012-06-10 07:32:09
2011-12-03 22:54:02
2014-02-07 16:55:53
2014-03-19 22:40:19
2015-02-02 20:20:11
2014-03-25 21:42:38
2012-07-06 00:28:03
2014-03-24 05:03:17
2012-04-15 23:14:41
2014-06-11 21:42:14
2017-06-17 06:44:28
2019-07-15 14:55:54
2016-08-29 05:49:51
2014-02-14 18:40:14
2013-08-30 14:38:13
2012-12-08 20:57:59
2011-10-04 06:39:16
2014-04-14 19:30:54
متن آهنگهای فرید زولاند
آبی آبی مهتابی
آبی تر از هر آبی
...
یکی با خنده آمد از پس راه
یکی با گریه ای مغموم گم شد
...
آهای مردم دنیا
آهای مردم دنیا
...
شعله زد عشق و من از نو
نو شدم
...
دل من آئینه ست
روشن و صاف
...
اتل متل توتوله هنوز گل گلوله
هر کی گذشته از عشق تو امتحان قبوله
...
اتل متل توتوله هنوز گل گلوله
هر کی گذشته از عشق تو امتحان قبوله
...
ای کاش فرصتی بود حتی برای یک بار
با تو نفس کشیدن میشد دوباره تکرار
...
با قافیه، بی قافیه
بگو که گریه کافیه، بگو که گریه کافیه
...
باران تویی عطر تو در شبم خوش است
درمان تویی وقتی که دنیا ناخوش است
...
شب من عطر تو داره تو رو باز یادم میاره از در و دیواره دنیا عطر یاد تو می باره
از همه جا و هر نفس یاد تو می بارد و بس باغ بنفشه ها هنوز یاد تو را دارد و بس پشت دریچه های شب در بالا در هوای شب یاد تو پرسه می زند هر گوشه و هر جای شب گناه گل ها رو ببخش عطر تو دزدین اگر نسیم شب مقصر است که از تو می دهد خبر
...
توی بهت چشم من
درد ناباوریه
...
اگر حرفی، سرودی روی لب ها نیست
و زنگ نعره ای در گوش شب ها نیست
...
زیر این گنبد نیلی ، زیر این چرخ کبود
توی یک صحرای دور، یه برج پیر و کهنه بود
...
بگو ای یار بگو ای وفادار بگو
از سر بلند عشق بر سر دار بگو
...
بی همگان به سر شود . بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم . جای دگر نمیشود
...
بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود
...
زیبای نازآلودگی، دل¬دل نکن آسیمه¬سر حضورتو رها کن از بهانه¬های مختصر
با ساعت اندازه نگیر، شبی رو که شب منه جاده¬ها تعطیلن همه، جدا شدن قدغنه
...
وقتی شب سر می رسه
سیاهی از سر میگیره
...
مثل من کسی تو عشق فنا نمیشه
واسه من عشق و خدا دوتا نمیشه
...
تاریخ مرگ و ماتم است
تقوم کهنه روی میز
...
نه زمین خاک قدیمی نه هوا همون هواست
تاچشام کار میکنه هرچی که مونده نا بجاست
...
تنهایی سمج منو تنها بذار
دست از سرم بردار
...
تورا نگاه میکنم که خفتهای کنار من
پس از تمام اضطراب ، عذاب و انتظار من
...
توی این شهر فرنگ
همه چی رنگ ووارنگ
...
مرا از خویشتن بیگانه کردی
جان شیرینم جان شیرینم جان شیرینم
...
من برای زنده بودن
جستجوی تازه می خواهم
...
در جواب نامه ی تو
نارفیق از تو نوشتم
...
کجای این جنگل شب
پنهون می شی خورشیدکم
...
اومدی خونهی من، دیدی چهها شد؟
پردهها آبی شدن و پنجره وا شد
...
آغوش تو حادثه ای مبارک
زیر بارون رهایی بادبادک
...
ای زمین خشک و تشنه ای که در تو ریشه دارم
ای همه دارو ندارم از غم تو سوگوارم
...
ای خالق هر قصه من این منو این تو
بر ساز دلم زخمه بزن این منو این تو
...
من هنوز خواب میبینم که دوره دوره ی وفاست
که اعتبار عشق به جاست دنیا به کام آدماست
...
خوشم خوشم چنان خوشم،که غصه هامو می کشم
خوشم که از تو پر شدم جایی که دستام خالیه
...
به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته
نگو از دوری کی نپرس از چی گرفته
...
من خراب دل خویشم نه خراب کس دیگر
این منم این که گشودست به من تیغه خنجر
...
تو نیستی و صدای تو
هوای خوب این خونه هست
...
اینک زیر نورافکن اوج شعرمن آخرین پرده قصه ، قصۀ مردی که غرورش را رها نکرده
هر چه ، هرچه که بود مثل فانوس گرم و روشن بود مثل هیچکس نبود شبیه من بود،
...
حس دلچسبی دارم خواب هستم انگار
مهمونی برای تو شاد باش بسیار
...
حس دلچسبی دارم خواب هستم انگار
مهمونی برای تو شاد باش بسیار
...
گفتی ازعشقم حذرکن چه بد کردم نکردم
یادمو ازسر بدر کن چه بد کردم نکردم
...
تو روزنهء نوری درخانهء ظلمت پوش
دیباچهء آوازی برمتن شب خاموش
...
همین که یاد تو با منه زیباست
به عشقت نبض من میزنه زیباست
...
دستامو که بگیری در من شکفته می شی
چشماتو که ببندی زیبای خفته می شی
...
دستامو که بگیری در من شکفته می شی
چشماتو که ببندی زیبای خفته می شی
...
سلام من به تو یار قدیمی
منم همون هوادار قدیمی
...
وقتی یادت همه جا خاطره سازی میکنه
چشم من به یاد تو ستاره بازی میکنه
...
تو ای تنهای معصومم
چه درد آور سفر کردی
...
هزاران بار ما را سوخت
حریق حادثه تا مرز خاکستر
...
سکوتت را ندانستم
نگاهم را نفهمیدی
...
دل رویا گرفته ، چه کابوسی ، مگه نه
نه خورجینی ، نه اسبی ، نه فانوسی ، مگه نه
...
وقتی تو شب گم میشدم ستاره شب شکن نبود
میون این شب زده ها کسی به فکر من نبود
...
هنوز میشه تو چشات خیلی چیزا رو تازه کرد
میشه با گرگر دستای تو خیلی کارا کرد
...
دلم مثل دلت خونه شقایق
چشام دریای بارونه شقایق
...
این روزا که شهر عشق خالی ترین شهر خداست
خنجر نامردمی حتی تو دست سایه هاست
...
رنگ چشمات مرکبه ، مرکب مشق های من
رنگ همون مشق های سرد که مونده رو دستای من
...
اومدی صداتو قربون این همه وفاتو قربون
می دونی که جات تو قلب یاره
...
اومدی صداتو قربون این همه وفاتو قربون
می دونی که جات تو قلب یاره
...
طاقت من طاقت دل طاقت سنگ است
غزل پریده رنگ است دل ترانه تنگ است
...
اسم تو، گل
شکل تو، گل
...
اخماتو وا کن پسرو سرتو بالا کن دخترو
همگی بریم قاشق زنی حالا دیگه بسه دشمنی
...
ساکت من عید صدا مبارک
وقت خوش ترانه ها مبارک
...
غریبه آی غریبه آی غریبه
عجب چشمای تو عاشق فریبه
...
غریبه آی غریبه آی غریبه
عجب چشمای تو عاشق فریبه
...
در به در همیشگی
کولی صد ساله منم
...
منم که جنگلی بی زمین بود
به جرم کشف گل در اوین بودم
...
هنوز هم در انتظارت پشت پنجره میشینم
تا که شاید سایه تو روزی در خم کوچه ببینم
...
گرفتارم گرفتارم
به دست من گرفتارم
...
به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
...
به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
...
آسون نشو ای همسفر
ویرون نشو ای در به در
...
گل من گوهر من کاش اینجا بودی
جان من جان من جوهر من کاش اینجا بودی
...
برای گفتن من ، شعر هم به گل مانده
نمانده عمری و صدها سخن به دل مانده
...
از اون روزا که قلبا نزدیک تر از امروز بود
آواز همشهری یام صمیمی و دلسوز بود
...
سکوت از هر طرف جاری هوای خانه تاریک است
میان زندگی با مرگ پل ویرون و باریک است
...
برای من که خسته ام
که بی ثمر نشسته ام
...
اون دوتا مست چشات
منو خوابم میکنه
...
آه ای صدای خسته
مطرب دل شکسته
...
من و تو هم یه شهر جادو داریم، آخ چه داریم
رو بیرقش هم داغ سرخ بوسه جا می ذاریم
...
در کوچهای که جز تو آواز عابری نیست
در دفتری که جز تو شعری و شاعری نیست
...
گم ترین گم شده ام
تو مرا پیدا کن
...
من از تو یاد گرفتم
که تن به یاس بشویم
...
منو از یاد بردین ، من همون ایرانم
وقتی رفتین ، گریه کردم توی اون فصل غم آلود
...
ماه باید یک شبی مهمونی کنه
پیشتون مهتابو قربونی کنه
...
من تو را می بینم استخوانی بر پوست
به گدایی رفتی بر در دشمن و دوست
...
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین
...
ای غم مقدس عشق ، درد عاشقانه ی من
ای دلیل زنده بودن ، بهترین بهانه ی من
...
تو نقشهی جغرافیات دعوت به راهی شدنه
دنیات پر از ایستگاه پر از ترن های رفتنه
...
هر گوشه ی این حهان تو را میجویم
در اوج سکوتم تو را میگویم
...
اگرچه جای دل دریای خون در سینه دارم
ولی در عشق تو دریایی از دل کم می آرم
...
وقتی به تو فکر می کنم حضورتو حس می کنم
لحظه به لحظه هر طرفعبورتو حس می کنم
...
همشهری همشهری
انگار که با ما قهری
...
همه ما وارثیم وارث عذاب عشق
سهم اون کس بیشتره که میشه خراب عشق
...
دیدی ای دل که غم عشق، دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
...
ای بداد من رسیده
تو روزای خود شکستن
...
از اونور شبای خیس از اونور پنجره ها
از همه ذرات زمین از همه پنجره ها
...