2014-07-28 22:36:10
2014-07-29 16:58:48
2015-02-17 18:11:32
2011-12-03 22:37:32
2014-05-20 23:43:36
2014-05-27 21:13:07
2017-06-19 00:06:21
2011-10-04 06:35:45
2013-09-27 11:24:11
2017-05-21 00:10:41
2011-11-26 21:19:36
2014-05-27 22:49:12
2014-05-27 23:04:50
2019-07-28 23:45:51
2012-02-12 05:27:41
2015-03-13 22:41:08
2012-03-04 15:33:05
2015-01-21 14:28:11
2015-01-18 03:13:46
2014-08-11 19:50:26
2014-08-20 23:05:39
2014-04-14 19:34:11
2011-11-29 06:24:35
2015-03-01 21:42:21
2012-02-04 00:59:09
2019-07-21 23:08:09
2019-02-13 05:38:29
2012-01-19 00:50:41
متن آهنگهای بابک بیات
زینگونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
...
وقتی صبح از خونه میری
هوای زندگی از خونه میره
...
با شما آیندگانم ای جهانسازان خشنود
ای برابرهای فردا قرن ما قرنی چنین بود
...
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است با ریشه چه می کنید
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
...
میون این همه کوچه که به هم پیوسته
کوچه ی قدیمی ما ، کوچه ی بن بسته
...
ببین دلم گرفته باز دوباره
بدونه تو هوای گریه داره
...
ای پرندۀ مهاجر ، ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد یه دنیاس ، بین دنیای تو با من
...
پرنده ، هم قفس ، همخونه من
زمستون رفت و شد فصل پریدن
...
خونه خالی خونه سرده خونه سرد و سوت و کوره
با امیدت آینه دق واسه من سنگ صبوره
...
یه پنجره یه خیابون یه نگاه یه رهگذر
تو خم کوچه ی خلوت یه صدای زودگذر
...
با چشای بیفروغ
میون راستو دروغ
...
ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان
درگوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان
...
تموم شد ترانه
به پایان رسیدم
...
اسم تو قشنگترین قصه برای گفتنه
اسم تو قشنگترین قصه واسه شنفتنه
...
از جداشدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ
گریه کردم و نوشتم نازینم یا تو یا مرگ
...
کدوم شاعر کدوم عاشق کدوم مرد
تو رو دید و به یاد من نیفتاد
...
روح بزرگوار من
دلگیرم از حجاب تو
...
پا به هر جایی می زاره ادم خانه به دوش
مهلت موندن نداره ادم خانه به دوش
...
اون که به من تو زندگی غصه میده تو هستی
اون که برای موندنت جون میکنه من هستم
...
ببین ای بانوی شرقی ای مثل گریه صمیمی
همه هر چی دارم اینجاست، تو این خورجین قدیمی
...
خورشید خانم آفتاب کن
شبو اسیر خواب کن
...
خونه این خونه ی ویرون واسه من هزار تا خاطره داره
خونه این خونه ی خالی چه روزایی رو بیادم میاره
...
مثل یه پروانه ببین
اسیره مشته بسته ام
...
دل نگو بچه بگو بلای جونم شده
یه شب اروم نداره
...
دلشوره دارم از سفر
از لحظه تلخ شکست
...
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که بام ها همه بیدار و بارور گردد
...
جاده و پرسهی وحشت
من و تبلرز شبونه
...
ای ابر مردمشرقیای کوه
ای نگهبان قدسی خورشید
...
نه از خاکم ،نه از بادم
نه در بندم، نه آزادم
...
تن تو کو ، تن صمیمی تو کو
تنی که جون پناه من نبود
...
سفر نکن سفر نکن
عمر منو به سر نکن
...
سقف ما هر دو یه سقف دیوارامون یه دیوار
آسمون یه آسمون بهارامون یه بهار
...
مثل یک تصویر مبهم روی آینه مثل خواب
رد میشه از توی ذهنم خاطراتی تار و هراس
...
عروسک قصه ی من
گهواره ی خوابت کجاست ؟
...
غصه اگه پیرم کنه غم اگه زنجیرم کنه
دست بزرگ آسمون اگه زمینگیرم کنه
...
زینگونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
...
خسته و در به در شهر غمم
شبم از هر جی شبه سیاه تره
...
ای بزرگ موندنی ای طلایهدار روز
سایه گستر رو تن از گذشته تا هنوز
...
تا تو عاشقانه بودی شب من سحر نمی خواست
به ستاره دل نمی بست از تو بیشتر نمی خواست
...
شب آفتابی
عروسک قصه ی من
...
با چشای بی فروغ
میون راست و دروغ
...
فردا که نیستی جای تو خالی در لحظه هایم دوباره هست
فردا که نیستی بغض جدایی در گریه هایم دوباره هست
...
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش . خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق . برای گم شدن دریا
...
فضای این شب تهی ، چه بی طپش ، چه بی صداست
برای من که راهیم ، که تشنه ی رهاییم
...
روی دیوار اتاقم تو یه قاب عکس چوبی
تو کنارمی هنوزم با یه دنیا عشق و خوبی
...
سقف ما هر دو یه سقف دیوارامون یه دیوار
آسمون یه آسمون بهارامون یه بهار
...
کو آشنای شبهای من؟ کو؟
دیروز من کو؟ فردای من کو؟
...
صدای تو بیداری بیشه
آواز سبز برگه
...
با تن خسته از دشنه نارفیق ، در هجوم شب بی امان
یک تنه بی رفیق رد شدی از خطر ، ای قلندر ای پهلوان
...
غربت عمیق اندوه منو
چاه خشک تو بیابون نداره
...
با کوچه اواز رفتن نیست
فانوس رفاقت روشن نیست
...
با کوچه اواز رفتن نیست
فانوس رفاقت روشن نیست
...
بال و پرهای شکسته
جغد پیر و زشت و خسته
...
مثل اسم خودم اینو می دونم
می دونم که یک نفر یه روز می یاد
...
مثل اسم خودم اینو می دونم
می دونم که یک نفر یه روز میاد
...
روح جنگل سرد و خاموش
شب گرفته بیشه ها را
...
مولای سبز پوش ای اعتبار عشق
شاعرتر از بهار ای تکسوار عشق
...
نازلی بهار خنده زده غم ازترانه پر زده
مهتاب خانوم مهربون به کوچه ما سر زده
...
ببین ماتن عروسکها رو لبها خنده ماسیده
تو این حجم پر از خالی کی خاک مرده پاشیده
...
بیا لب واکنیم هم غصه ی من
بیا بیدار کنیم خوابیده ها رو
...
همسفر! ای همسفر!
وقت سخت رفتنه
...
وقتی تو با من نیستی از من چه می ماند
از من جز این هر لحظه فرسودن چه می ماند
...