Mohammad Nouri - Songtekst, Bladmuziek, akkoorden
2011-07-19 13:26:02
2014-01-31 19:41:31
2019-12-30 05:39:19
2015-09-21 01:18:18
2010-05-03 06:47:21
2014-04-09 22:47:34
2014-04-10 23:27:33
2010-05-03 06:31:02
2010-05-10 03:27:50
2010-05-03 06:38:10
2010-05-03 06:45:25
2010-05-03 06:36:33
2010-05-10 03:46:20
2010-05-14 05:36:41
2011-10-04 06:37:41
2010-10-30 22:25:38
2010-09-19 17:49:50
2010-03-19 03:25:12
2009-11-08 16:55:01
2010-11-14 01:17:12
2010-11-14 01:26:58
2014-08-05 23:08:19
2017-01-15 18:00:03
Kahkeshane Eshgh
Buy Song $0.49
Level - Intermediate
With Fingering
Buy Sheet Music $3.99
Learn Kahkeshane Eshgh
Buy Song $0.49
Level - Intermediate
With Fingering
Buy Sheet Music $3.99
Learn Kahkeshane Eshgh
2017-01-15 18:36:19
2015-07-26 21:18:03
Khamooshihaye Sahel
Buy Song $0.49
Level - Intermediate
With Fingering
Buy Sheet Music $3.99
Learn Khamooshihaye Sahel
Buy Song $0.49
Level - Intermediate
With Fingering
Buy Sheet Music $3.99
Learn Khamooshihaye Sahel
2015-07-26 22:26:53
2010-05-03 06:52:49
2010-05-03 06:40:47
2008-11-28 22:45:44
2010-05-14 05:38:58
2011-03-12 03:37:23
2008-11-28 22:45:44
2010-10-17 14:07:58
2010-10-17 14:08:14
2016-07-17 04:41:11
2016-08-08 06:30:54
2010-01-27 06:46:22
2015-02-03 21:50:17
2010-05-03 06:49:25
2010-05-10 03:34:44
2012-02-17 06:12:02
2011-03-17 13:24:26
2010-05-03 06:43:30
2016-08-08 06:37:55
2016-01-11 21:53:48
2010-10-31 00:47:10
2010-10-31 00:47:20
2010-11-14 03:49:28
2011-04-21 13:49:16
2009-11-19 05:36:15
2010-10-15 04:51:26
2010-05-03 06:33:33
2010-01-05 06:53:51
2014-04-11 23:26:12
2011-03-27 17:12:51
Songtekst door Mohammad Nouri
اگر تو آمده بودی بهار می آمد
بهار با همه ی برگ و بار می آمد
...
بهار با همه ی برگ و بار می آمد
...
نغمه ای ، بر لبانم ، زان لبی که خواند آخرین سرود ،
سر کنم ، یاد آن نگه ، آن نگه که گفت ، آخرین درود
...
سر کنم ، یاد آن نگه ، آن نگه که گفت ، آخرین درود
...
نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره
...
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره
...
گل و سکهُ نقل و نبات ، رو سرش غوغا میکنه
عروس با اون تورِ سپید ، دستشو پیدا میکنه
...
عروس با اون تورِ سپید ، دستشو پیدا میکنه
...
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تواَم سنگین شده
...
سینه از عطر تواَم سنگین شده
...
آواز آواز می جوشد در جانم
آواز آواز تا هستم می خوانم
...
آواز آواز تا هستم می خوانم
...
دیدم در آن ، آیینه ی ،
چشم کبود ، ز گذشته ها
...
چشم کبود ، ز گذشته ها
...
اکنون ، تو رفته ای ، تو رفته ای تو رفته ای تو رفته ای
من باد را با نام تو می خوانم ، من رود را با نام تو می خوانم ، من خویش را با نام تو می خوانم
...
من باد را با نام تو می خوانم ، من رود را با نام تو می خوانم ، من خویش را با نام تو می خوانم
...
ای ز تو لب من ، پرترانه شده ،
وز تو قصّه ی من ، جاودانه شده
...
وز تو قصّه ی من ، جاودانه شده
...
وای باران باران
با صلح می بارد
...
با صلح می بارد
...
چشماتو وا کن که سحر ، تو چشمِ تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات ، باغِ دلم بهار بشه
...
صدام بزن که از صدات ، باغِ دلم بهار بشه
...
عمر من گذشت گذشت نازنین رفته ام
پر زد از دیار من رفت و دیگر برنگشت
...
پر زد از دیار من رفت و دیگر برنگشت
...
تا دل بیدار من
شد آشنای نیمه شب
...
شد آشنای نیمه شب
...
آی بخفته دل
هر چه بیده ای خواب بود
...
هر چه بیده ای خواب بود
...
من بیهوده می خواهم ، از یاد تو بگریزم
ای همه هستی من ، از مهر تو لبریزم
...
ای همه هستی من ، از مهر تو لبریزم
...
گر یک شب تو را در خواب بینُم ، به دریا نقشی از مهتاب بینُم
دوباره بینُمت خندون بیایی ، دوباره سینه رو بی تاب بینُم
...
دوباره بینُمت خندون بیایی ، دوباره سینه رو بی تاب بینُم
...
می رسد از دور ، صدای ساز مرد چوپان
صدا ، صدای مهتاب
...
صدا ، صدای مهتاب
...
هنوز در سفر گم شدن ، دیاری هست ،
برای گوشه گرفتن ، کنار یاری هست
...
برای گوشه گرفتن ، کنار یاری هست
...
در شب ِ سرد ِ زمستانی
کوره‌ی ِ خورشيد هم ، چون کوره‌ی ِ گرم ِ چراغ ِ من نمی‌سوزد .
...
کوره‌ی ِ خورشيد هم ، چون کوره‌ی ِ گرم ِ چراغ ِ من نمی‌سوزد .
...
از دلاویزترین روز جهان ، خاطره ای با من است ، خاطره ای با من است
آه سحری بود و هنوز ، گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود
...
آه سحری بود و هنوز ، گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود
...
ای دیار خوب من ، همیشه جاوید
ای شکوه بی کران ، همیشه خورشید
...
ای شکوه بی کران ، همیشه خورشید
...
مشکل چه بشنوی عزیزم ، شعر من و ترانه ی من
گم می شود در این هیاهو ، آواز عاشقانه ی من
...
گم می شود در این هیاهو ، آواز عاشقانه ی من
...
دستهایم تهی از روز است ، چشمهایم تهی از شبنم
و تو در تیرگی قلعه ی شب در دور ، تهی از خویشی
...
و تو در تیرگی قلعه ی شب در دور ، تهی از خویشی
...
Persian Lyrics:
با تو هستم ، ای وطن
...
با تو هستم ، ای وطن
...
در من غم بیهودگیها می زند موج ، در تو غروری از توان من فزون تر
در من نیازی می کشد پیوسته فریاد ، در تو گریزی می گشاید هر زمان پر
...
در من نیازی می کشد پیوسته فریاد ، در تو گریزی می گشاید هر زمان پر
...
قایقی خواهم ساخت ، خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد ، دور خواهم شد ، از این خاک غریب
...
دور خواهم شد ، دور خواهم شد ، از این خاک غریب
...
گیلان جان گیلان اوی گیلان - تاج سره خوشگلان
چی خوش و خرم رو داری - بری دل جه (از) خوبان
...
چی خوش و خرم رو داری - بری دل جه (از) خوبان
...
موهاشو همچون گلدسته
زیر چارقدش ببسته
...
زیر چارقدش ببسته
...
هنگام که گریه می دهد ساز
این دود سرشت ابر بر پشت
...
این دود سرشت ابر بر پشت
...
در روح و جان من می مانی ای وطن
به زیر پافِتَدان دلی ، که بهر تو نلرزد
...
به زیر پافِتَدان دلی ، که بهر تو نلرزد
...
وای گل سرخ و سپیدم کی می‌آیی؟
بنفشه برگ بیدم کی می‌آیی؟
...
بنفشه برگ بیدم کی می‌آیی؟
...
ساز ناقاری جمعه بازار
جومبن دیلا های جومبن دیلا های جان جان
...
جومبن دیلا های جومبن دیلا های جان جان
...
دیدمت ، آهسته پرسیدمت
خواندمت ، بر ره گل افشاندمت
...
خواندمت ، بر ره گل افشاندمت
...
شب پریشان می خرامد در خموشیهای ساحل
می تپد در سینه ام دل....تو می آیی تو می آیی
...
می تپد در سینه ام دل....تو می آیی تو می آیی
...
تو تو خنده ی بهار ، من من سبزه ی چمن
ای رمز بقای من ، در با تو بودن
...
ای رمز بقای من ، در با تو بودن
...
اگر یک شب تو را در خواب بینم ، به دریا نقشی از مهتاب بینم
دوباره بینمت خندون بیایی ، دوباره سینه رو بی تاب بینم
...
دوباره بینمت خندون بیایی ، دوباره سینه رو بی تاب بینم
...
سر خونه ی دلم ، لونه ی غمم ، یاد او نشسته
یاد تِسمه و تفنگ ، قِطار فشنگ ، مادیون خسته
...
یاد تِسمه و تفنگ ، قِطار فشنگ ، مادیون خسته
...
لانه ی سرد پرستو
در زمستان مانده تنها
...
در زمستان مانده تنها
...
غم او ، با تو چه گفت ؟
که دو چشم تو نخفت
...
که دو چشم تو نخفت
...
من گلمیشم سیزه گوناخ
جیران منه باخ باخ
...
جیران منه باخ باخ
...
امشب چه شبیست ؟ شب مراد است امشب …
هرجا بروی شمع و چراغ است امشب …
...
هرجا بروی شمع و چراغ است امشب …
...
در آسمان ماه و ستارگان تابان
تیرگی در شب تا بیابد پایان
...
تیرگی در شب تا بیابد پایان
...
سرزده ز خانه او شاخه گلی گل ز نسترن
بر بالای دیواری از آشیان من
...
بر بالای دیواری از آشیان من
...
یاد باور او مهتابی شبانا
او شب روی هایه نهانا
...
او شب روی هایه نهانا
...
مانده از شب های دورادور
بر مسیر خامش جنگل
...
بر مسیر خامش جنگل
...
با چشمِ جان ،
هرزمان ، دیداری دگر می توان
...
هرزمان ، دیداری دگر می توان
...
خبری نشد از مسافر من
نرفته دمی ز خاطر من
...
نرفته دمی ز خاطر من
...
زلال سبزه زاران
شکوه باد و باران
...
شکوه باد و باران
...
رود آواره به صحرا
می رود پیچان و نالان
...
می رود پیچان و نالان
...
تو فقط تو دنیا خوبی ، می دونی می دونی
تو یه روز بی غروبی ، می دونی می دونی
...
تو یه روز بی غروبی ، می دونی می دونی
...
ای زیبای خدایی ، دور از یاران کجایی
من سرگردان به دریا ، با امیدِ رهایی
...
من سرگردان به دریا ، با امیدِ رهایی
...
ای عزیزترین عزیزان
ای سرودی عاشقانه
...
ای سرودی عاشقانه
...
شب های تهران زیباست زیباست
زیباترین شبهای دنیاست
...
زیباترین شبهای دنیاست
...
شکفته غنچه ی مهتاب تو بهشت شالیزاران
سنبله می رقصد به ناز با سرود شالیکاران
...
سنبله می رقصد به ناز با سرود شالیکاران
...
تو تولّد ، یه شعر تازه ای
که پر از سرودن و شنیدنی
...
که پر از سرودن و شنیدنی
...
سخن عشق تو بی آنکه برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می دهد از سوز نهانم
...
رنگ رخساره خبر می دهد از سوز نهانم
...
تا تو بودی در کنارم
کوه و دشت و آسمان رنگی دگر داشت
...
کوه و دشت و آسمان رنگی دگر داشت
...
بعد از این جوید در افق ها
چشم من تصویر رویش را
...
چشم من تصویر رویش را
...
تولد، تولد
تولدت مبارک
...
تولدت مبارک
...
چو گلها سراپا نشاط و شوری
تولّدت مبارک، تولّدت مبارک
...
تولّدت مبارک، تولّدت مبارک
...
تو بیو تی ما بنشین وای بلال طبیب دردُم
تو بیو تی ما بنشین وای بلال طبیب دردُم
...
تو بیو تی ما بنشین وای بلال طبیب دردُم
...
بهم می‌گفتی که می‌خوای همیشه با من بمونی
منو چو یک شعر قشنگ هر جا که رفتی بخونی
...
منو چو یک شعر قشنگ هر جا که رفتی بخونی
...
در بهار زندگانی بی تو ای گل چه کنم
عاشقم من در جوانی جز تحمل چه کنم
...
عاشقم من در جوانی جز تحمل چه کنم
...
تو گودی های مشتات ، بهار چلّه نشسته
تو نی نی های چَشمات ، ستاره نطفه بسته
...
تو نی نی های چَشمات ، ستاره نطفه بسته
...