2014-03-25 21:42:38



2014-03-24 05:03:17


Goriz
Ebi
Слова: Ardalan Sarfaraz
Включает в себя: Farid Zoland

به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت
سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت
بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاییز
برگ و باغم گریه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده ی روییدن آورد

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

ای همیشگی ترین عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نویسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسم تو رسیدم
قلمم به گریه افتاد

ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

در گریز ناگزیرم
گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم
پشت سر پلهای پیوند

در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم
برتر از ما عشق ما بود