بشناس کودک قرن، بشناس این جهان را
که به روی خویش بسته در باغ آسمان را
متلاطم است امروز ضربان قلب کوچک
به جهان ما خدایا چه غریب مانده کودک
نه نشاط کودکانه نه قرار آب داده
به سوال چشم هایش نه کسی جواب داده
بشناس کودک قرن، بشناس این جهان را
که به روی خویش بسته در باغ آسمان را
بشناس دیوها را پس چهره های خندان
همه برق حیله در چشم همه گرگ تیز دندان
بشناس زهرها را به میان جام زرین
به دروغ چهره و رنگ به فریب موج نفرین
بشناس اگر چه تلخ است بشناس این زمان را
بشناس و بار دیگر تو بساز این جهان را