صفحه نخست > فیلمها > آیدا
 

دیشب باباتو دیدم آیدا

موسیقی: فریبرز لاچینی

یادداشت کارگردان: .... يه اسم، يه قيافه، يه كلمه، يه زن كه يه دفعه به شدت پرتاب مي شود به درون ذهن آيدا كه هفده سال دارد، بارها و بارها آيدا آن را از فكرش خارج مي كند، اما دوباره زشت تر و وقيح تر و بدتر برمي گردد سر جايش و مثل خوره مي افتد به جان آيدا، او شخصيتي تاريك و دور و شايد هم نه چندان بد را برايش داشت، زن غريبه يي كه به ناخن هايش لاك قرمز مي زند و موهايش را طلايي مي كند و آيدا را راحت نمي گذارد..... اما بالاخره آن زن واقعي است و آيدا براي اولين بار « ترديد » را به شكلي آگاهانه تجربه مي كند و مي فهمد كه زيبايي و درد دو جزء تفكيك ناپذيرند و نهايتاً آيدا به اميدي فكر مي كند كه براي يك لحظه در صورت پدر و مادرش، هر دو، مي بيند. سپس در وجود خودش « اميد » به چيزي در آينده كه نمي داند چيست . و براي يك لحظه است كه مي فهمد .... همين يك لحظه بسيار مهم است.