کسی نیست


ترانه سرا: پاکسیما زکی پور
اندی

اینجا دیگه کسی نیست , برای دل سپردن
برای جون گرفتن , یا عاشقانه مردن
دست نوازشی نیست , که این منو ما کنه
عشق رو توی وجودم , دوباره پیدا کنه
فرقی با هم ندارن , امروز و فردای من
طلسم این توقف , گرفته دنیای من
یخ بسته مثل قلبم , خلوت آغوش من
قصه آشنایی شده فراموش من
اینجا دیگه کسی نیست , برای دل سپردن
برای جون گرفتن , یا عاشقانه مردن
دست نوازشی نیست , که این منو ما کنه
عشق رو توی وجودم , دوباره پیدا کنه
ساعت روی دیوار , پوسیده زیر زنگار
این لحظه های راکد , همش حدیث تکرار
باطل شدن رو تقویم , روزای خالی و پوچ
خمیازه های ذهنم , تو فکر رفتن و کوچ
روزنه ای نمونده , واسه نفس کشیدن
باور اوج پرواز , توی قفس پریدن
یخ بسته مثل قلبم , خلوت آغوش من
قصه آشنایی شده فراموش من
اینجا دیگه کسی نیست , اینجا دیگه کسی نیست
اینجا دیگه کسی نیست , اینجا دیگه کسی نیست