کاشکی


پیروز

چی صدا کنم تو رو ، تو که از گل بهتری
کاش که بد بودی عزیزم ، می شد از یادم بری
کاش که دلسنگ بودی ، تا که دلتنگ نبودم
کاش که بد بودی تا من ، این همه یکرنگ نبودم

اگه بی وفا بودی ، غرق در ریا یودی
من که در بند نبودم ، این جوری پابند نبودم
چرا اینقدر آخه خوبی که باید ، بی تو از درد قلبی بمیرم
بگو چه فایده داره که تو خوبی و ولی ، بی تو من از زنده بودن سیرم
چی صدا کنم تو رو ، تو که از گل بهتری
کاش که بد بودی عزیزم ، می شد از یادم بری

کاش که بد بودی ، یا اقلاً مثل این غریبه ها ، بودی مثلِ ، همه آدم های این خاک خدا
چرا حرف تو باید مهر حقیقت باشه ، چرا قلب تو باید دشت سخاوت باشه
چرا هر جا که تو هستی ، کسی تنها نمیشه
چرا مثل تو دیگه ، یکی پیدا نمیشه
بگو به راز محبّت ، از کجا پی بردی
این همه معجزه رو ، تو از کجا آوردی