پری شهر قصه


اندی

پری شهر قصه تو قلب من نشسته
چشماشو غم گرفته بال و پرش شکسته
دختر شهر آفتاب خوشکل مثل مهتاب
گل دیار شرقی لباش به رنگ عناب
پری قصه هایی خاتون شهر مایی
تو چشمه صفایی شهزاده وفایی
نگام بکن چه خستم غرورم و شکستم
شرقی مهربونم بدون تو کی هستم
تویی تو بهترین من عشق تو در کمین من
تو یار ایرونی من ، زاده سرزمین من
توی دلت یه رازه سکوت تو آوازه
تو جات توی قفس نیست نیاز تو پروازه
طلسم دیو و بشکن شهر غم و رها کن
پناه قلب من باش درد منو دوا کن