پائیز


ترانه سرا: فضل الهه توکل
مازیار

پاییز برای باغچه ها فصل سکوت و ماتمه
فرصت بودن گلها رو ساقه ها خیلی کمه
صدای بال چلچله به گوش گل نمیرسه
لب گل شقایق رو بارون دیگه نمی بوسه
کوچه به سوگ پنجره نشسته در شب سیاه
جغدی از اون خرابه ها چشم می دوزه به غصه ها
میگه شب شهادت گلها بدست پاییزه
خون تو گلوی زخمیه لاله همیشه لبریزه ه
مسمومه باد پاییزه هوای سرد ذهن من
به داد گل کی میرسه تو این هوا پرپر شدن
مسمومه باد پاییزه هوای سرد ذهن من
به داد گل کی میرسه تو این هوا پرپر شدن
منم که با فصل خزون یروز به دنیا اومدم
به نوبهار سبز خود یک شبه پشت پا زدم
رو شاخه های سرنوشت خشکیده برگ آرزو
تو این غروب بی کسی رسیده مرگ آرزوم
برگ درخت عمر من لحظه به لحظه می ریزه
ببین بهار زندگیم اسیره دست پاییزه ه
مسمومه باد پاییزه هوای سرد ذهن من
به داد گل کی میرسه تو این هوا پرپر شدن
مسمومه باد پاییزه هوای سرد ذهن من
به داد گل کی میرسه تو این هوا پرپر شدن