هوشیاری


داریوش

ای خدا من به کسی کاری ندارمولی زخم از همه خوردن شده کارم
از غریب و کسی که وصله جونه پشت پا خوردن و مردن شده کارم
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شدباعث رنج و فریبم نمی شد
بعضی ها قیده همه چیرو زدن بعضی ها اسیر اقبال بدن
اون بالا نشستی گوش کن ای خداچه عذابیه به دنیا امدن
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شدباعث رنج و فریبم نمی شد
اخه هوشیاری غم بزرگییهکاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد
هر کجا پا میزارم هر جا که میرمپیشه چشمام میبینم حلقه داری
ای خدا من خودمم هیچ نمیدونمچرا هر گل پیش چشمام میشه خاری
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد
مرگ تدریجی شده هستی برام نقش خنده دیگه مرده رو لبام
ای خدا هر کسی از راه می رسهمی کنه چاه دو رنگی پیش پام
کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد