هوس


شاهرخ

از هم آغوشی باران هوس
با تن خشک کویر دل ما
خار صدسالهء غم ،شاخهء دیگرآورد
با هوس هم دل ما شاد نشد
غصه از دست دل آزاد نشد
با هوس هم سر ما مست نکرد
خنده را با لب پژمردهء ما
رفیق و همدست نکرد
آواز شاهرخ :
با هوس هم دل ما شاد نشد
غصه از دست دل آزاد نشد
با هوس هم ،اشگ ماتم که رفیق دل ماست
از رفاقت نبریدو ،از پریشانی ما ،خسته و بیزار نشد
کلام مسعودفردمنش :
با هوس هم ،اشگ ماتم که رفیق دل ماست
از رفاقت نبریدو ،از خطوط گنگ پیشانی ما
از پریشانی ما ،خسته و بیزار نشد
با هوس هم تن خشکیدهءما ،تکیدو پربار نشد
بوتهء خشک امید
ابدا غنچه نکردو هرگز از شکوفه پربار نشد
با هوس هم دل ما شاد نشد
آواز شاهرخ :
با هوس هم دل ما شاد نشد
غصه از دست دل آزاد نشد
با هوس هم دل ما شاد نشد
غصه از دست دل آزاد نشد