نفرین


رضا صادقی

اشک چشات دروغین
اون قسمات دروغین
با اون چشات گولم نزن
طرز نگات دروغیه
درد دلامومیگم وطعنه به تو نمیزنم
خودت میخوای که من ازت به سادگی دل بکنم
من و تو گریون میکونی با طعنه های نا بجا
خدا کنه سرت بیاد همون که اومد سر ما
نفرین من کاری نکرد خدا خودش کاری کنه
تقاصمو بگیره واشک از چشات جاری کنه
الهی دردای دلم بشه طلسم پای تو
غصه ودرد و غم بشه لحظه به لحظه های تو
خدا کنه که آه من بگیره اون دامن تو
روزای روشنم برات بشه شب سیاهه تار
کوه به کوه نمیرسه آدم به آدم میرسه
خدا اون روز نیاره دستم به دستت برسه
فکر نکن که بیخیال میگذرم از گناه تو
باید خوب بسوزی خائن آتشه سزای تو