قدم قدم


مهرنوش

قدم قدم فاصله توست ازم بگیر
اشاره کن فقط بهم بگو بمیر
اشاره کن به ثانیه به لحظه ی اومدنت
به عطر خوب بودنت، بوی تنت،بوی تنت
من از تاریکی شب های فردا سوز می ترسم
از این تنهایی تکراری هر روز می ترسم
من از شب سایه های پشت هر دیوار می ترسم
از این تخریب و فرسایش از این آوار می ترسم
بدون تو نمی میریم فقط با مرگ درگیرم
بدون مرهم دستات یه زخمه کهنه و پیرم
نمی تونم نمی میرم فقط با مرگ درگیرم
نمی مونم می دونم از این تکرار دلگیرم
بدون برق چشمات از شب و فانوس می ترسم
از اینکه کم شی از خوابم، از این کابوس می ترسم
نمی تونم نمی میرم فقط با مرگ درگیرم
نمی مونم می دونم از این تکرار دلگیرم