فریاد


ترانه سرا: جهانبخش پازوکی
مهستی

این ثانیه ها دقیقه ها به جون من نیش میزنن
هی صحرای پشت عمرمو خیش میزنن وای خیش میزنن
اونهائی که از این دنیا سیر نمیشن
با سفره خود طعنه به درویش میزنن
فریاد فریاد فریاد
یه روز لحظه ها تلخ یه روز شیرین شیرین
یه روز خنده رو لبها یه روز غمگن غمگین
فریاد فریاد فریاد
ای داد ای داد ای داد
آدما آدما چهره زندگی زیر نقاب
گاهی خوب گاهی بد بازیهای زمونه بی حساب
عمر ما آدما بین دو تا عدم نشسته اکنون
زندگی با همه خوب و بدش درست مثل یه خواب
این ثانیه ها دقیقه ها به جون من نیش میزنن
هی صحرای پشت عمرمو خیش میزنن وای خیش میزنن
اونهائی که از این دنیا سیر نمیشن
با سفره خود طعنه به درویش میزنن
فریاد فریاد فریاد
یه روز لحظه ها تلخ یه روز شیرین شیرین
یه روز خنده رو لبها یه روز غمگن غمگین
فریاد فریاد فریاد
ای داد ای داد ای داد
فریاد فریاد فریاد
ای داد ای داد ای داد