عطر عود


هایده

من اسیر درد اون افسانه پر کشیدنه
من کویر و اون به زیبایی خوشه چیدنه
یه شب مثل افسون عطر عود
از افسانه معبدا میاد
زمین زیر پام آسمون میشه
به مهمونی دل خدا میاد
گاهی دوره گاهی قصه های غروره
گاهی نوره گاهی بارش ابر دوره
همه هستیه همه مستیه
تو دستای من جام آخرینه
تو خاموشیم فراموشیم
طنین یه آواز دلنشینه

من اسیر درد اون افسانه پر کشیدنه
من کویر و اون به زیبایی خوشه چیدنه
تو افسون چشمای مست او
به چشمم شراب آشنا میاد
برام قصه روشناییه
که از صبح آیینه ها میاد
گاهی دوره گاهی قصه های غروره
گاهی نوره گاهی بارش ابر دوره
همه هستیه همه مستیه
تو دستای من جام آخرینه
تو خاموشیم فراموشیم
طنین یه آواز دلنشینه

من اسیر درد اون افسانه پر کشیدنه
من کویر و اون به زیبایی خوشه چیدنه
یه شب مثل افسون عطر عود
از افسانه معبدا میاد
زمین زیر پام آسمون میشه
به مهمونی دل خدا میاد
گاهی دوره گاهی قصه های غروره
گاهی نوره گاهی بارش ابر دوره
همه هستیه همه مستیه
تو دستای من جام آخرینه
تو خاموشیم فراموشیم
طنین یه آواز دلنشینه
همه هستیه همه مستیه
تو دستای من جام آخرینه
تو خاموشیم فراموشیم
طنین یه آواز دلنشینه