عذاب آخر


رضا صادقی

از روزی که تو اومدی هم غمه هم اوج فروغ
چقدر میترسم که تو هم باشی فقط یه مشت دروغ
تو خوبی اما من بد عادت نکردم به خوشی
چه بد میشه اگه تو هم اونی که میگی نباشی
تو رو جون ستاره ها نایی ندارم بشکنم
اگه نمیخوای بمونی بگو دلم رو بکنم
تو رو خدا جون گلا نخواه بره آب از سرم
اگه میخوای بازی کنی تو رو خدا بذار برم … بذار برم …بذار برم
کاشکیو شاید….و اگه بن بست خوبه آخره
کاشکی نشه شاید بشه اگه بگم شاید نره
چه آدما که اومدن رفتن و ما موندیم و بس
سهم من از حادثه ها فقط عذاب خاطرست
تو رو جون ستاره ها نایی ندارم بشکنم
اگه نمیخوای بمونی بگو دلم رو بکنم
تو رو خدا جون گلا نخواه بره آب از سرم
اگه میخوای بازی کنی تو رو خدا بذار برم … بذار برم …بذار برم