صبور شرفی


مهستی

خونت آباد بشه ای اون که به تو خونه خرابم
خونه عشق تو بود این دلی که زدی و شکستی
من و این بارون اشکی که از اون نقش بر آبم
تو دلت پر زد و باز پیش نگام بپری ببستی
اونی که عشقو شناخت با بد و خوب تو ساخت
همه رنجارو کشید هستیشو یکسره دادمنم وتو نیستی
اونی که مهربونه درد عشقو میدونه
تا که اینجا رو بگم رو قسم آشنای منم و تو نیستی
دیوونه دل دربدرم وای چه حاله چه حاله چه حاله
هر لحظه جدا از تو برام مثل یه ساله یه ساله یه ساله
بی تو یه نفس موندن من وای محاله محاله محاله
یه روز قدر دلم رو بدونی وای خیاله خیاله خیاله
اونی که عشقو شناخت با بد و خوب تو ساخت
همه رنجارو کشید هستیشو یکسره دادمنم وتو نیستی
اونی که مهربونه درد عشقو میدونه
تا که اینجا رو بگم رو قسم آشنای منم و تو نیستی
من کنار تو میمونم اگه باشی بعد عالم
یه زن صبور شرقی همیشه می تونه بسازه
می تونم از تو فنا شم می تونم از تو بمونم
این تو نیستی یه زن عاشقی که می تونه بسازه
اونی که عشقو شناخت با بد و خوب تو ساخت
همه رنجارو کشید هستیشو یکسره دادمنم وتو نیستی
اونی که مهربونه درد عشقو میدونه
تا که اینجا رو بگم رو قسم آشنای منم و تو نیستی
دیوونه دل دربدرم وای چه حاله چه حاله چه حاله
هر لحظه جدا از تو برام مثل یه ساله یه ساله یه ساله
بی تو یه نفس موندن من وای محاله محاله محاله
یه روز قدر دلم رو بدونی وای خیاله خیاله خیاله
اونی که عشقو شناخت با بد و خوب تو ساخت
همه رنجارو کشید هستیشو یکسره دادمنم وتو نیستی
اونی که مهربونه درد عشقو میدونه
تا که اینجا رو بگم رو قسم آشنای منم و تو نیستی