شوق پرواز


دانیال

کاش میشد پرنده بودیم
تو دست آسمون
تا برای هم میساختیم
از پرامون آشیون
من برای تو میساختم سقفی از بال و پرم
تو میذاشتی عاشقونه پرت و زیر سرم
وااااااایاگه پرنده بویم
تو رو با خودم میبردم
وقتی با تو میپریدم
آسمون کم میاوردم
نمی ذاشتم شوق پرواز
تو دلامون بره از یاد
تو رو با خودم میبردم
جایی که نباشه صیاد
تو فقط باید بمونی
ای پناه آخر من
تا که پرپر نشه بی تو
همه بال و پر من
وااااای نگو این فقط یه خوابه
من و تو پرنده نیستم
وقتی همدیگرو داریم
نگو ما پرنده نیستیم
ما میتونیم از محبت
با هم آسمون بسازیم
حتی با دستای خالی
با هم آشیون بسازیم