رستگاران


محمد اصفهانی

چه آرام در خود شکستم
چه دل تنگ تنها نشستم
نشستم به هوای تو من
با تو آرام و پس از این به خدا
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از در به دری
ای وای
با من و دل
تو بگو
چه گذشت
با دل زار و شکسته ی من
پر بکشد به هوای تو تا کی برسد تن خسته ی من

چه سازد
دلتنگ دیدار
چه گوید ... با عکس دیوار
نشیند به هوای تو دل
تا که باز آیی گل گمشده ام
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از در به دری
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از در به دری
ای وای
چه آرام