حمومی


گوگوش

(همسرایان)
یک حمومی من بسازم
چل ستون چل پنجره
جانم چل ستون چل پنجره
کج کلاه خان دوش کشیده با یراق و سلسله
جانم با یراق و سلسله
(گوگوش)
ای حمومی ای حمومی
راه حمومت کجاست؟
جانم راه حمومت کجاست؟
(همسرایان)
کیسه مخمل بدوزم
سنگ پاشویش طلا
جانم سنگ پاشویش طلا
(گوگوش)
دل میگه برو برو
(همسرایان)
نه
(گوگوش)
پس بیا بیا بیا
(همسرایان)
نه
(گوگوش)
دل میگه برو برو
(همسرایان)
نه
(گوگوش)
پس بیا بیا بیا
(همسرایان)
برو برو برو که خوب شناختمت
خوب شد که دل نباختمت
برو برو برو که خوب شناختمت
خوب شد که دل نباختمت
(همسرایان و گوگوش)
اسمون پر ستاره چشمک بازیی میکنه
جانم چشمک بازی میکنه
دخترم اون پسرماون دختر بازی میکنه
جانم دختر بازی میکنه
(گوگوش)
ای حمومی ای حمومی
راه حمومت کجاست؟
جانم راه حمومت کجاست؟

(همسرایان و گوگوش)
کیسه مخمل بدوزم
سنگ پاشویش طلا
جانم سنگ پاشویش طلا
(گوگوش)
دل میگه برو برو
(همسرایان)
نه
(گوگوش)
پس بیا بیا بیا
(همسرایان)
نه
(گوگوش)
دل میگه برو برو
(همسرایان)
نه
(گوگوش)
پس بیا بیا بیا
(همسرایان)
برو برو برو که خوب شناختمت
خوب شد که دل نباختمت
برو برو برو که خوب شناختمت
خوب شد که دل نباختمت
برو برو برو که خوب شناختمت
خوب شد که دل نباختمت (همراه با کف زدن )