جای خالی تو


گیتی

وقتی خورشید محبت توی چشمات بی فروغه
وقتی عشقتو می بینم مثل حرفات یه دروغه
وقتی که حرفی نداریم واسه گفتن رو لبامون
نمی پیچه گرم و شیرین زیر گوش همصدامون
وقتی که حرفی نداریم واسه گفتن رو لبامون
نمی پیچه گرم و شیرین زیر گوش همصدامون
چرا مثل یک کبوتر همیشه رام تو باشم
با وجود شوق پرواز باز روی بام تو باشم
وقتی که بین من و تو سایه دوری نشسته
راه برگشتی نمونده همه پلها شکسته
همه پلها شکسته
می خوام از اینجا برم من به یه جای بی نشونه
که غم و خاطره تو هیچ به یاد من نمونه
شاید اونجا شب و روزم رنگ شادی بپذیره
شاید هم یه عشق تازه جای خالیتو بگیره
شاید اونجا شب و روزم رنگ شادی بپذیره
شاید هم یه عشق تازه جای خالیتو بگیره