تابوی ایرانی


داریوش

آی آدم ها هر کجا دست نیازه بشری هست دراز
این صدا در همه آفاق طنین انداز است
آی آدم ها آی آدم ها
در پی آن همه خون که بر این خاک چکید
ننگمان باد این جان، شرممان باد این نان
ما نشستیم و تماشا کردیم
آی آدم ها این که از تو فرو می افتد
این که بر دار نگون سار شده است
این که با مرگ در افتاده است
این هزاران و هزاران که فرو فتاده است
این منم این تو، آن همسایه آن انسان
این ماییم
ما همان جمع پراکنده، همان تنها
آن تنهاهاییم
آن تنهاهاییم
آی آدم ها در پی آن همه خون که بر این خاک چکید
ننگمان باد این جان، شرممان باد این نان
ما نشستیم و تماشا کردیم
آی آدم ها
آی آدم ها