تا تو بودی


محمد نوری

تا تو بودی در کنارم
کوه و دشت و آسمان رنگی دگر داشت
ساز پر شور من آهنگی دگر داشت
تا تو بودی
چهره گل تازه تر بود
آسمانها
از ستاره پر گهر بود
تا تو بودی خنده بود و آرزو بود
هر چه بود از عشق و مستی گفتگو بود

بی تو دارد دنیا به چشم من
رنگ غم به خدا
غم دارد همه جا
لبخند من می گریزد از لب من
شعله های دل می ریزد از لب من
بازا بنگر
دور از تو دگر
لبخند من می گریزد از لب من
شعله های دل می ریزد از لب من