بوی آغوش تو


ستار

بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنید
زندگی چه شیرین است
ای خدا نمیدانم بهر آرزو باشد یا بود سراب شب
ساقی بگو که عشق ندا میکند بلند
کانکس که گفت قصه ما هم ز ما شنید
منم از می و مستی کم کن ای طبیب من
یک جهان صفا می بینم در دل شراب امشب
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس
در بند آن مباش که نشنید یا شنید