بن بست


سیاوش قمیشی

من به بن بست نرسیدم راهم و کج کردم
با تو مشکلی‌ ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی‌ از من دیونه
از منی که شب و روزام مثل هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
غصه کم کم جون میگیره دل‌ یه هو می‌‌پوسه
من نمیتونم بسازم خونه رویات و
حیفه پای من بریزی همهٔ دنیات و
من خودم اسیر راهم تو اسیرم میشی‌
من نمی‌خوام توی سختی تو کنارم باشی‌
من به بن بست نرسیدم راهم و کج کردم
با تو مشکلی‌ ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی‌ از من دیونه
از منی که شب و روزام مثل هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
غصه کم کم جون میگیره دل‌ یه هو می‌‌پوسه
من به بن بست نرسیدم راهم و کج کردم
با تو مشکلی‌ ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا