باور


مهرنوش

تازه داشتم باورت می کردم که رفتی
مثل شعری از برت می کردم که رفتی
تازه داشتم دستام و می ذاشتم تو دستات
رفتی و گرمی دست هات و گرفتی
حالا تاریک و سردم
مثل یک شعر تنها
گرمی دست هات و کم دارم
مثل خورشیدی تو شب هام
دست هات مثل تردی بارون
مثل طعم زمستون
دست هات مثل روح اجابت دعای بارون
تو خیالم می مونه، می دونم می مونه
با تو می تونم خواب پرواز و ببینم
از هوای چشم تو ستاره بچینم
تا تو هستی قلب لحظه هام پرشوره
از تو می تونم زنده بمونم و نمیرم
حالا تاریک و سردم مثل یک شعر تنهام
گرمی دست هات و کم دارم
مثل خورشیدی تو شب هام
تازه داشتم باورت می کردم که رفتی
مثل شعری از برت می کردم که رفتی
تازه داشتم دست هام و می ذاشتم تو دست هات
رفتی و گرمی دست هات و گرفتی
حالا تاریک و سردم
مثل یک شعر تنها
گرمی دست هاتو کم دارم
مثل خورشیدی تو شب هام