بار سفر


فتانه

نبند بار سفر رو داره گریه ام میگیره
با رفتن عزیزش دل ادم میگیره
نمیگذارم نمیگذارم نمیگذارم بری
به مردنم پس از رفتن تو آیا حاضری
به مردنم پس از رفتن تو آیا حاضری
بمون با من بمون با من که بی تو مرده ام
منی که لحظه ها رو بی تو غصه خورده ام
از آن روزی که مهرت رو به دل انداخته ام
من از عشقت واسه خودم خدایی ساخته ام
پس از تو رنج تنهایی را حس میکنم
پس از تو مرگ زیبایی راحس میکنم
من اکنون در کنار تو خوشبخت عالمم
پس از تو درد جدایی را حس میکنم
نبند بار سفر رو داره گریه ام میگیره
با رفتن عزیزش دل ادم میگیره
نمیگذارم نمیگذارم نمیگذارم بری
به مردنم پس از رفتن تو آیا حاضری
به مردنم پس از رفتن تو آیا حاضری