Yak Shabe


Lyrics by: Ardalan Sarfaraz
Sattar

با یاد عزیزانم
این بام پریشانم
با زخم تن و جانم
می آیم و گریانم
از خانه ویرانم
با حسرت پنهانم
می آیم و میدانم
من یک شبه مهمانم
گر یوسف تردیدی
در حسرت کنعانم
گر هم نفس یعقوب
آن پیر پریشانم
تا من همه پیراهن
بر زخم دو چشمانم
در دایره ی حسرت
میچرخم و میخوانم
من یک شبه مهمانم
من یک شبه مهمانم
ای هم نفست خورشید
در ظلمت این تبعید
ای مرحم تو امید
بر زخم تن و جانم
ای دست تو آسایش
ای پاسخ هر خواهش
تو ساحل آرامش
من موج پریشانم
آهنگ سفر کردم
رو سوی تو آوردم
اما دل من آنجاست
در جمع عزیزانم
آهنگ سفر کردم
رو سوی تو آوردم
اما دل من آنجاست
در جمع عزیزانم
بر من تو ببخش ای یار
ای بخشش تو بسیار
شاید دگر این دیدار
هرگز نشود تکرار
بر من تو ببخش ای یار
ای بخشش تو بسیار
شاید دگر این دیدار
هرگز نشود تکرار
آهنگ سفر کردم
رو سوی تو آوردم
اما دل من آنجاست
در جمع عزیزانم
آهنگ سفر کردم
رو سوی تو آوردم
اما دل من آنجاست
در جمع عزیزانم