قلب من یادگار محبت شماست
چشم من با نگاه شما چه آشناست
دست من معدن مهربانی است وعشق
میخک نقره ای یادگار لحظه هاست
یاد ایران بخیر (3)
خاک پرصلابتم
درد من بی کسی است خاک ایران که نیست
ذره ای بی ثمر در نهایتم
من اگر خسته ام خالی از سیاهیم
بر زبان بسته ام در دل رهاییم
قصه هایم پراز روزگار کودکی است
تشنه ی وصل و بیگانه با جداییم
یاد ایران بخیر (3)
خاک پرصلابتم
درد من بی کسی است خاک ایران که نیست
ذره ای بی ثمر در نهایتم
با من ای هم وطن سخن مرا بگوی
درد دل هر سخن هدف مرا بجوی
حرف ما را ببر به سراسر جهان
ما که جان میدهیم به بهای آبرو
یاد ایران بخیر (3)
خاک پرصلابتم
درد من بی کسی است خاک ایران که نیست
ذره ای بی ثمر در نهایتم
گربه من بنگری به ستاره می رسی
من همان میخکم که شکسته ام بسی
چون زمین مانده در حسرت نهال تو
دست من را بگیر رهسپار خانه شو
یاد ایران بخیر (3)
خاک پرصلابتم
درد من بی کسی است خاک ایران که نیست
ذره ای بی ثمر در نهایتم
ٌصحبت من هنوز از زمان روشنی است
از زمانی که در ذهن خانه ماندنی است
ما در این رهگذر رهرو شبانه ایم
بی کس این جا به بر رهروان خانه ایم
یاد ایران بخیر (3)
خاک پرصلابتم
درد من بی کسی است خاک ایران که نیست
ذره ای بی ثمر در نهایتم