Velgaqard


Shohreh

ای که اخمات مثه ابرای سیاست
دل تو ولگرده
ای که عشقت دور از عشق آدماست
بی بهاره سرده
تویی که می تونی خوب باشی و نیستی
تو که از آخر خورشید اومدی
تو که با تموم اخمات
وقتی بارون لب گلبرگا رو بوسید اومدی
بیا با من مثه من باش
من که عاشق بهارم
من که بی تو هیچی نیستم
با تو لبریز ستارم
من که از میون خوابم
واسه تو شادی میارم
بیا با من مثه من باش
مثل گنجیشکای بی لونه نذارم