Vatan


Lyrics by: Babak Radmanesh
Pouya

از میان جمع یاران من چه تک افتاده ام
قطره ی اشکم که از چشم فلک افتاده ام افتاده ام
هر جا باشم مهر وطن باهامه
عشق وطن همیشه تو صدامه
درسته که اینجا یزرگ شدم من
اما خون ایرانی تو رگامه
وطن وطن زمزمه ی هر روز و هر شب من
نام وطن قشنگ ترین حرف روی لب من
وطن وطن زمزمه ی هر روز و هر شب من
نام وطن قشنگ ترین حرف روی لب من
برای من معنی زندگانی
تو خاک اجدادی خود بودنه
وگرنه مثل تک درخت صحرا
فنا شذن به جای آسودنه
اینو می دونم هر جای دنیا باشم
هنوز یه ایرانی عاشقم من
اصلیتم فراموشم نمی شه
به راه دلدادگی صادقم من
وطن وطن زمزمه ی هر روز و هر شب من
نام وطن قشنگ ترین حرف روی لب من
وطن وطن زمزمه ی هر روز و هر شب من
نام وطن قشنگ ترین حرف روی لب من
قالیچه ی حضرت سلیمان
منو ببر به آسمان ایران
از اون بالا نگاش کنم محبوبمو صداش کنم
طفلی دلو شادش کنم از قفس آزادش کنم
قالیچه ی حضرت سلیمان
منو ببر به آسمان ایران
از اون بالا نگاش کنم محبوبمو صداش کنم
طفلی دلو شادش کنم از قفس آزادش کنم
ایران ایران ایران
وطن وطن زمزمه ی هر روز و هر شب من
نام وظن قشنگ ترین حرف روی لب من
وطن وطن زمزمه ی هر روز و هر شب من
نام وطن قشنگ ترین حرف روی لب من