Vaghti e Masti Miresam


Ebi

وقتی به مستی می رسم
وقتی خراب می میشم
وقتی تو کوچه های شب
دلتنگیمو خط می کشم
وقتی چراغ برقا رو با
یه چوب کبریت می شکنم
وقتی تو کوچه های شب
حافظو نعره می زنم
ماه پا به پام میاد که من
باهاش برم به آسمون
زمین پاهامو می گیره
می بردم کشون کشون
کوچه ها سایه ی منو
نشون میدن به هم دیگه
از وسط شب یه نئون
چشمک زنون به من میگه
ستاره دوس داشتنی نیست
وقتی زمینو میشه داشت
وقتی میشه به دست تو
زمینو تا همیشه داشت
ستاره دوس داشتنی نیست
وقتی زمینو میشه داشت
وقتی میشه به دست تو
زمینو تا همیشه داشت
زمینو تا همیشه داشت