Vadeh Kardi


Marzieh

وعده کردی
وعده کردی
لب لعلت را ببوسم
وعده کردی
وعده کردی
لب لعلت را ببوسم

لب لعل نمکینت
به مثال غنچه ی تر
دیشب بر ما بود
بر ما بود یار من
چقدر با صفا بود
با وفا بود یار من

قد رعناش رو ببین
زلف چلیپاش رو ببین
بشکنم یا نشکنم
آخر دل آواره را
ببوسم یا نبوسم
لعل بت مه پاره را
دیشب بر ما بود
بر ما بود یار من
چقدر با صفابود
با وفا بود یار من

نیست چون دسترسی
تا رخ زیبات رو ببوسم
نیست چون دسترسی
تا رخ زیبات رو ببوسم
رخ زیبای تو مانند ندارد
ندارد ندارد ندارد

قد رعناش رو ببین
زلف چلیپاش رو ببین
بشکنم یا نشکنم
آخر دل آواره را
ببوسم یا نبوسم
لعل بت مه پاره را
دیشب بر ما بود
بر ما بود یار من
چقدر با صفا بود
با وفا بود یار من


دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
فریاد که آن ساقی شکّر لب شیرین
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

ای حبیب من
ای طبیب من
عشق روی تو
شد نصیب من

ای نگار من
گل عذار من
شرح عشق تو
شد شعار من