Sobhe Khandan


Marzieh

می خندم، می خندم
من بر دنیا می خندم
بر دنیا ای زیبا
من چون گلها می خندم
گل من رفتی به کجا
کردی دلخون تومرا
چو شوی از من جدا
من می میرم به خدا
در پایت، جان ریزم
از قهرت، نگریزم

با لبخندی شادم کن
با پیغامی یادم کن
من، شام خاموش تو
تو، صبح خندان من
نقشی غم افزا دارد
آغاز و پایان من
به خداآآآ، به خداآآآ

من موجی سرگردانم
من دردی بی پایانم
با عشق و نا کامی ها
هم عهد و هم پیمانم
وصل تو باشد درمانم
نگهت زد آتش بر جانم
تو را جویم، تو را خواهم
من از تو دوری نتوانم
وفا جویم، صفا خواهم
بیا بنشین بر دامانم

می خندم، می خندم
من بر دنیا می خندم
بر دنیا ای زیبا
من چون گلها می خندم
گل من رفتی به کجا
کردی دلخون تومرا
چو شوی از من جدا
من می میرم به خدا
در پایت، جان ریزم
از قهرت، نگریزم

با لبخندی شادم کن
با پیغامی یادم کن
من، شام خاموش تو
تو، صبح خندان من
نقشی غم افزا دارد
آغاز و پایان من
به خداآآآ، به خداآآآ

من موجی سرگردانم
من دردی بی پایانم
با عشق و نا کامی ها
هم عهد و هم پیمانم
وصل تو باشد درمانم
نگهت زد آتش بر جانم
تو را جویم، تو را خواهم
من از تو دوری نتوانم
وفا جویم، صفا خواهم
بیا بنشین بر دامانم