سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره
خودش گیرگرفتار
همون بهتر که ساکت باشه این دل
جدا از این ضوابط باشه این دل
از این بد تر نشه رسوایی ما
که تنها تر نشه تنهایی ما
که کاره ما گذشته از شکایت
هنوز هم بایبندیم در رفاقت
میریزه تو خودش دل غصه هاشو
آخه هیچ کس نمیخواد قصه ها شو
کسی جرمی نکرده گر بما این روز ها عشقی نمیورزه
بها یی داشت این دل بیشتر ها که در این روزانمی ارزه
سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره