و به شیرینی یک شب یلدا تو به وسعت آبی همه دریا
تو طراوت یاس و گل شب بو تویی مرحم زخم همه دریا
تو طلوع سحر تویی صبح دگر به افق های حیاتم
توچوتاج سری تو من دگری من چوخاکی زیر پاتم
من اگر زندهام ازبهرتوام من اگر عاشقم از عشق توام
من اگر بیدارم و میخوانم به تو دلخوشم ای مهتاب شبم به تو دلخوشم ای همه تاب و تبم
به غریبی من یادت شده تسکینمفقط از دوریت ای آینه غمگیمنم
همه لحظه ی من از یاد تو پرگشته
به افق های دلم نام تو خور گشته