Sandali Entazar


Mohsen Chavoshi

برای پر پر شدن اقاقیبرای بوسه های اتفاقی
تو این روزا که مثل شب سیاهمنتظر نور کدوم چراغی
برای لحضه های بی قراری سا عتهای کشندهی خماری
نشه می کردی دلم یه روزی الان خزونی کدوم بهاری
رو صندلی انتظار می شینم گلای باغ حسرتو می چینم
یا مثل سابق می شی بر می گردی
یا نمی خوام دیگه تورو ببینم