Sadegi Mara Bebakhsh


Lyrics by: Ardalan Sarfaraz
Ebi

سادگی مرا ببخش که خویش را تو خوانده ام
برای برگشتن تو به انتظار مانده ام
سادگی مرا ببخش که دلخوش از تو بوده ام
تو را به انگشتر شعر مثل نگین نشانده ام

به من نخند و گریه کن چرا که جز نیاز تو
هر چه نیاز بود و هست از در خانه رانده ام
اگر به کوتاهی خواب ، خواب مرا سایه شدی
به جرم آن داغ عطش بر لب خود نشانده ام

گلوی فریاد مرا سکوت دعوت تو بود
ولی من این سکوت را به قصه ها رسانده ام
دوباره از صداقتم دامی برای من نساز
از ابتدا دست تو را در این قمار خوانده ام

گناه از تو بود و من نیازمند بخششم
چرا که من در ابتدا تو را ز خود نرانده ام
گناهکار هر که بود کیفر آن مال من است
به جرم آن داغ عطش بر لب خود نشانده ام