Risheh


Googoosh

ریشه بودیم تو خاک شور در آرزوی بارون
بارون اومد جون گرفتیم تو خلوت بیابون

شبای ما کنار هم شبای رنگینی بود
آسمون بود ستاره بود سکوت سنگینی بود

حالا منم درختی پیر وخسته
شاخه هامو دست زمون شکسته
حالا منم درختی پیر وخسته
شاخه هامو دست زمون شکسته

اون شبی که توفان اومد شنا رو تو نشستن
پنجه های باد و توفان شاخه هاتو شکستن

فرداش که توفان تموم شد من موندم و بیابون
گرمای خورشید رو تنم تو دشت لخت و عریون

حالا منم درختی پیر وخسته
شاخه هامو دست زمون شکسته
حالا منم درختی پیر وخسته
شاخه هامو دست زمون شکسته