Nemisheh


Shahrokh

نمیشه دل به هر کس داد
نمیشه از نفس افتاد
پرنده با پر بسته
نمیشه از قفس آزاد
نمیشه شب به شب خوابید
فقط کابوس وحشت دید
نمیشه در سکوت خود
صدای گریه رو نشنید
نمیشه غرق در غم بود
ولی از گریه رو گردوند
نمیشه تا ته آواز
فقط از ترس فردا خوند
گلوی ساز دلتنگی
پر از فریاد خاموشه
دوباره سر بده هق هق
بذار دست صدا رو شه
گلوی ساز دلتنگی
پر از فریاد خاموشه
دوباره سر بده هق هق
بذار دست صدا رو شه
نمیشه دل به هر کس داد
نمیشه دل به هر کس بست
نمیشه رفت و راهی شد
رسید اما به یک بن بست
چه رسمه ناهماهنگی
همیشه رسم تقدیره
نمیشه بود و عاشق بود
واسه عاشق شدن دیره
نمیشه غرق در غم بود
ولی از گریه رو گردوند
نمیشه تا ته آواز
فقط از ترس فردا خوند
گلوی ساز دلتنگی
پر از فریاد خاموشه
دوباره سر بده هق هق
بذار دست صدا رو شه
گلوی ساز دلتنگی
پر از فریاد خاموشه
دوباره سر بده هق هق
بذار دست صدا رو شه!