نخواستم با غم بسازی
نخواستم هیچی نگی
نخواستم درد دلتو
دیگه با هیشکی نگی
آخه عشق اجباری نیست
تو زندونه من نمون
حالا که فکر رفتنی
دیگه از موندن نخون
تا دیدم می خوای بری
دلم راتو سد نکرد
برو فردا مال تو
دیگه اینجا برنگرد
بدون من ؛ بعد من
دلتو هر جا ، جا نزار
غم با من بودنو
تو ، من بعد یادت نیار
اگه شونت تکیه گامه
پس چرا من تنها شدم؟
چرا هر لحظم همیشه
منم تنها با خودم
یه تصویر از عکس چشمات
روی دیوار دلم
چقدر قصه ام خنده داره
چقدر بیکاره دلم
تا دیدم می خوای بری
دلم راتو سد نکرد
برو فردا مال تو
دیگه اینجا برنگرد
بدون من ؛ بعد من
دلتو هر جا جا نزار
غم با من بودنو
تو من بعد یادت نیار
اگه شونت تکیه گاهه
چرا من تنها شدم
چرا هر لحظم همیشه
منم تنها با خودم