من و تو ... با هم غریبیم\"
من و تو ناگزیر از هم
از این تکرار بیهوده
که تنها لحظه عادت
تموم جرم ما بوده
کنار هم ولی دلتنگ
چه سرد و بی صدا موندیم
نفهمیدیم کجا و کی
میون قصه جا موندیم
نگاهامون گریزونن
از این لبخند تکراری
باید دلسوز هم باشیم
تو قانون خود آزاری
تو چشمامون پر از تهدید
دلامون همنشین غم
تو دنیایی پر از سازش
پر از تنهاییه با هم
من و تو با هم غریبیم
زیر این سقف شکسته
وقتی که دستای عادت
پر و بالمونو بسته
خیلی وقته که بریدیم
واسه هم حرفی نداریم
با همه تلخی می مونیم
اما دم بر نمیاریم
نه این ویرونه کاشونه ست
نه تو لیلی، نه من مجنون
نه موندن چاره کاره
نه می شه دل برید آسون
باید رفت و گذشت اما
نداریم طاقت دوری
تا کی می شه کنار اومد
با این خوشبختی صوری
من و تو با هم غریبیم
زیر این سقف شکسته
وقتی که دستای عادت
پر و بالمونو بسته
خیلی وقته که بریدیم
واسه هم حرفی نداریم
با همه تلخی می مونیم
اما دم بر نمیاریم