Leyla


Khashayar Etemadi

بشکن این در خود شکستن، واژگون کن واژه ها رو
شعر خوشبختی سفر کن ، طالع لبخند ما رو
شعله کن فانوسک من، بی تو کور شام مهتاب
بر قنوت این ترانه، هق هق دستامو دریاب
آخرین لیلای عاشق، سایه سار خستگی هام
چکه کن با زخمهء گل، اشک گیتارو تو رگهام
آخرین لیلای عاشق، سایه سار خستگی هام
چکه کن با زخمهء گل، اشک گیتارو تو رگهام
بود و باید بی تو نابود، روز و باید از تو روزن
وقف کن لیلای عاشق، مثنوی تو رو تن من
جاده روز و توشه آهنگ، فرصت عاشق شدن کو؟
هر غزل یک نور هشدار، نازنین چشمای من کو؟
خنده هات لیلای عاشق، دلنشین و غصّه سوزه
عشقت آغاز مسلم ، از گذشته تا هنوزه
تو غروب خاطراتم، حرف بزن یاد تو در من
قلب من با هر طپش گفت، مرده بادا بی تو بودن
آخرین لیلای عاشق، سایه سار خستگی هام
چکه کن با زخمهء گل، اشک گیتارو تو رگهام
آخرین لیلای عاشق، سایه سار خستگی هام
چکه کن با زخمهء گل، اشک گیتارو تو رگهام
بود و باید بی تو نابود، روز و باید از تو روزن
وقف کن لیلای عاشق، مثنوی تو رو تن من
جاده روز و توشه آهنگ، فرصت عاشق شدن کو؟
هر غزل یک نور هشدار، نازنین چشمای من کو؟