Khamoush Namirid


Dariush

یاران . یاران منشینید خموش ایران در سایه دار است
زیر ساتور تبه کاران است منشینید خموش
در کشور ما سرب سوزان است پاسخ
گر بپرسی از عدالت هر ره دیگر بود مصدود
جزء راه ردالت
منشینید خموش
در کشور ما سرب سوزان است پاسخ.
در کشور ما سرب سوزان است پاسخ گربپرسی از عدالت
هر ره دیگر بود مسدود… جز راه رذالت
منشینید خموش یاران
ایران در سایه دار است
منشینید خموش
گردید وطن غرقه اندوه و محن وای وطن وای
سرخ اند از این غصه سفیدان چمن وای وطن وای وطن وای
خیزید روید از پی تابوت و کفن وای وطن وای وطن وای
خیزید روید از پی تابوت و کفن وای وطن وای وطن وای
ای غرقه در هزار غم بی دوا وطن
ای طعمه گرگ اجل مبتلا وطن
قربانیان تو همه گلگون قبا وطن
عزیز وطن غریب وطن بینوا وطن
بی کس وطن غریب وطن بینوا وطن
مادر ببین عروس وطن بی جهاز شد
مادر ببین دست اجانب دراز شد
هر شقه اش نصیب پلنگ و گراز شد
عزیز وطن غریب وطن بینوا وطن
بی کس وطن غریب وطن بینوا وطن
در هیچ کس همت و دین و ثبات نیست
جان کندن است زندگی ما حیات نیست
از هیچ سمت راه گریز و نجات نیست
ای خاک تو جواهر و لعل و طلا وطن
تهرانیان تهرانیان همه گرفتار مصیبت اند
گیلانیان گیلانیان همه بر زوال و وحشت اند
تبریزیان تبریزیان گرفتار محنت اند
از بهر مرد و زن شده محنت سرا وطن
عزیز وطن غریب وطن بینوا وطن
آن عقربی که بر وطن افتاد حاضر است
آن خائنین ستمگر و جلاد حاضرند
آن مهر دفتر و اسناد حاضر است
کردند بر تو ناخلفان ظلم ها وطن
عزیز وطن غریب وطن بینوا وطن