صابر]
گله ی کرکس ها بازم رسیدن
[یگانه]
انگار جنازه های تازه دیدن
[صابر]
به اسم امنیت یه جای نزدیک
[یگانه]
باز نفس یه ملتو بریدن
صلح اونا در حد یه نماده
یعنی یه میلیون لشگر پیاده
هرجا ببینن یه کم اختلافه
اسلحه ی غیرتشون غلافه
[صابر]
دوتا مثلث روی هم میکارن
اسم یه شهر تازه روش میذارن
[یگانه]
دوتا مثلث یعنی ترس و زندون
دشمن بچه ها لبای خندون
[صابر]
میگن کمین کرده تو این حوالی
قشون کشی کرده با خوش خیالی
[یگانه]
خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون
غنچه هارو کندند با چنگ و دندون
غنچه هارو کندند با چنگ و دندون
[صابر]
آ ی آدما پاشین که خیلی دیره
[یگانه]
مزرعه زیتون داره می میره
دعا کنید مرد غروب جمعه
خاکتونو دوباره پس بگیره
[صابر]
دوتا مثلث روی هم میکارن
اسم یه شهر تازه روش میذارن
[یگانه]
دوتا مثلث یعنی ترس و زندون
دشمن بچه ها لبای خندون
[صابر]
میگن کمین کرده تو این حوالی
قشون کشی کرده با خوش خیالی
[یگانه]
خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون
[صابر]
غنچه هارو کندند با چنگ و دندون